زاگاه- جنجالی که با پست اینستاگرامی لیلی کالینز آغاز شد، مساله ای را برجسته کرد که بسیاری تاکنون ترجیح دادهاند آن را نادیده بگیرند؛ اینکه علیرغم وجود موافقان و مخالفان، چیزی در مورد رحم اجارهای درست نیست.
این جنجال زمانی آغاز شد که کالینز عکسی از دختر تازه متولد شدهاش، توو، را منتشر کرد و زیرش نوشت که از « جانشین بی نظیرمان بینهایت سپاسگذاریم.» واکنشها طبق معمول دو دسته شد؛ کسانی که از رحم اجارهای حمایت میکنند و کسانی که مخالف آن هستند.
اما نکته قابل توجه این بود که این بحث شکاف دیگری را نیز نمایان کرد: انگیزههای احتمالی کالینز.
برخی معتقد بودند که اگر زنی مشکلات ناباروری داشته باشد، استفاده از رحم اجارهای قابل قبول است، اما اگر دلیلش حفظ اندام، پیشرفت شغلی، یا سخت بودن بارداری باشد و او به اندازهای ثروتمند باشد که آن را برونسپاری کند، پذیرفتنی نیست.
مردم در مورد انگیزههای مادر جایگزین نیز اختلاف نظر داشتند. اگر هدف او صرفاً کمک به کالینز و همسرش بود، مشکلی نبود. اما اگر دلیل واقعی، نیاز مالی بود، ماجرا متفاوت میشد.
این بحث به یکی از مشکلات اساسی رحم اجارهای میپردازد. اگر زنان به دلیل نیاز مالی یا فشار دیگران مجبور به انجام این کار شوند، باید آن را به عنوان یک مشکل نگریست. اگر ثروتمندان فقط به این دلیل که میتوانند، بارداری را به دیگران واگذار کنند، این یک مشکل دیگر است.
بسیاری از فمینیستها در سالهای اخیر از تجاری شدن رحم اجارهای و مادر جانشین (Commercial Surrogacy) انتقاد کرده و نگرانیهایی درباره استثمار، کالاییسازی و بیگانگی مطرح کردهاند. مری لیندون شنلی تأکید میکند که بارداری تنها به رحم محدود نمیشود، بلکه با خود زنان و نیروی تولیدمثلی آنها پیوند دارد. او معتقد است که جانشینی، بارداری را به وظیفهای صرفاً مربوط به رحم تقلیل میدهد و آن را از هویت زن جدا میکند.
الفرز بین جانشینی تجاری و فروش اعضای بدن شباهت قائل میشود، زیرا هر دو شامل استفاده از بدن فرد برای کسب سود مالی هستند.
بنابراین هرچند میتوان شکلی از رحم اجارهای که در آن والدین به دلیل ناباروری واقعا به آن نیاز دارند را قابلدفاع دانست، اما اشکال دیگر این فرایند غیرقابل دفاع هستند و هیچ راه مطمئنی برای جلوگیری از همه سوءاستفادهها وجود ندارد. بدینترتیب اگر برخی از دلایل رحم اجارهای از نظر اخلاقی غیرقابل قبول هستند، پس خود این عمل نیز زیر سؤال میرود.
حامیان رحم اجارهای معمولاً فقط بر زوجهای نابارور که مشتاق بچهدار شدن هستند، تمرکز میکنند. اما واقعیت این است که برونسپاری بارداری، امتیازی مختص افراد ثروتمند است. این روند در هالیوود رو به افزایش است.
سارا جسیکا پارکر، نیکول کیدمن، پاریس هیلتون، گرایمز، کلویی و کیم کارداشیان، پریانکا چوپرا، ربل ویلسون، لوسی لیو و نائومی کمبل همگی طبق گزارشها از رحم اجارهای برای داشتن فرزند استفاده کردهاند.
لوسی لیو گفته است که تصمیم او ارتباطی به ناباروری نداشته: «به نظرم این گزینهی درستی بود، چون مشغول کار بودم و نمیدانستم چه زمانی میتوانم متوقف شوم.»
اگر اهداف شغلی به کسی این حق را میدهند که از رحم جایگزین استفاده کند، پس چرا نداشتن یک رابطه مناسب چنین حقی را ایجاد نکند؟ تعداد فزایندهای از مردان مجرد با همین استدلال، از رحم اجارهای استفاده میکنند. یک تاجر ژاپنی تاکنون ۱۶ فرزند از طریق رحم جایگزین داشته، چون «میخواست خانوادهای پرجمعیت داشته باشد.»
انگیزهها در مورد خود مادر جایگزین نیز اهمیت دارند. برای اکثریت قریب به اتفاق آنها، نیاز مالی بدون شک نیروی محرک اصلی است: بیشتر مادران جایگزین زنان جوان و نیازمندی هستند که در کشورهای فقیر زندگی میکنند و برای اجاره دادن رحم خود پول دریافت میکنند. این مساله فمینیسم انتخاب (Choice Feminism) را نیز زیر سوال میبرد چراکه مفهوم «انتخاب» در چنین شرایطی اغلب گمراهکننده است، زیرا تحت فشار مالی و نابرابریهای اجتماعی شکل میگیرد. بنابراین شعار « بدن من، انتخاب من» نیز در مورد تجاری شدن رحم جایگزین، کاربرد ندارد زیرا در این روند، بدن یا بخشهایی از آن به فروش یا اجاره گذاشته میشود. این مسئله در چارچوب نابرابری اجتماعی رخ میدهد، جایی که برخی به فروشندگان بدن خود و برخی دیگر به خریداران تبدیل میشوند، و این امر برابری اخلاقی را تضعیف میکند.
آن فیلیپس درباره تبدیل بدنها به اشیا و اموال مینویسد و اشاره میکند که بازار اعضای بدن انسان، بر نابرابری سیستماتیکی میان دریافتکنندگان و فروشندگان متکی است، امری که در نهایت برابری اخلاقی را انکار میکند.
برخی کشورها، از جمله بریتانیا، تلاش کردهاند این معادله را تغییر دهند و فقط رحم اجارهای «نوعدوستانه» را مجاز کردهاند، یعنی حالتی که فقط هزینهها جبران میشود و نه بیشتر.اما مشکلات اخلاقی همچنان باقی میمانند؛ دلایل نادرست همچنان وجود دارند.
رحم اجارهای یک صنعت در حال انفجار است—ارزش جهانی آن حدود ۱۴ میلیارد پوند برآورد شده است. هر سال بین ۵۰۰۰ تا ۲۰,۰۰۰ نوزاد تحویل داده میشوند. والدین بریتانیایی به طور فزایندهای به رحم اجارهای تجاری در کشورهایی که گرفتار فقر هستند، روی میآورند، چون ارزانتر است. تعداد بریتانیاییهایی که از رحم اجارهای تجاری یا نوعدوستانه استفاده میکنند، رو به افزایش است. ما باید به این روند به عنوان یک مشکل نگاه کنیم.
منبع اصلی: گاردین