زاگاه- ربع قرن پیش، در یک کنفرانس بیسابقه، حقوق باروری و برابری به عنوان یکی از محورهای توسعه پایدار به رسمیت شناخته شد. اما بسیاری از دختران در سراسر جهان همچنان برای دسترسی به اطلاعات در زمینه سلامت جنسی و باروری، با مصائب زیادی مواجه هستند، که عواقب گستردهای را برای آنان به همراه دارد.
در این گزارش ما از دختران نوجوان نقاط مختلف دنیا در مورد تجربیاتشان از آموزش جنسی سوال کردهایم. اینکه چطور در مورد رابطه جنسی مطلع شدهاند و این یادگیری چطور به نگاهشان نسبت به روابط شکل داده است. آیا آنها به لوازم پیشگیری از بارداری دسترسی دارند؟ آیا آنها میتوانند در برابر فشار برای برقراری رابطه جنسی مقاومت کنند؟
دسترسی به اطلاعات مرتبط با سلامت باروری، به ویژه برای نوجوانان در معرض توجه قرار گرفته است. مطابق آمار سازمان ملل، هر سال ۱۲ میلیون دختر زیر ۱۸ سال ازدواج میکنند، ۱۳۰ میلیون دختر همچنان خارج از چرخه تحصیل هستند و ۱۵ میلیون دختر نوجوان ۱۵ تا ۱۹ ساله، سکس اجباری را تجربه کردهاند.
«دوستپسر رویایی من کسی است که به من وفادار باشد، اون باید باهوش، خوشتیپ و قدبلند باشد. من کلا طرفدار زیبایی هستم، درست همانطور که در رمانها میخوانم. تا حالا چندین بار پسرها از من خواستهاند که با آنها بیرون بروم، ولی من هنوز آدم مناسب را پیدا نکردهام. به چارچوبهایی که به من میگویند، حتما باید به سن مشخصی برسم تا بتوانم با کسی قرار بگذارم اهمیتی نمیدهم. احساسات را که نمیشود کنترل کرد.»
«اگر دو نفر همدیگر را دوست دارند، حتما باید بتوانند با هم قرار بگذارند. مدرسه من در نویدا، در اوتار پرادش قرار دارد و معلمها به ما میگویند که قرار گذاشتن در مدرسه غیرقابل قبول است. حقیقتش را بخواهید به نظرم عقیده آنها غیرقابل قبول است. من فکر میکنم که آدم مناسب را احتمالا در دبیرستان پیدا خواهم کرد. شخصا زیاد به قرار و مدار مجازی علاقه ندارم حتی وقتی ۱۸ ساله بشوم هم برای خودم در شبکههای مجازی صفحه نمیسازم. زیاد خواندهام که در شبکههای اجتماعی افراد با هویت جعلی دیگران را گول میزنند.»
«خانواده من در خصوص صحبت درباره مسائل جنسی بسیار آزاد و راحتند، اما همه والدین در هند اینطور نیستند. تقریبا همه دوستان من میترسند در مورد این مسائل جلوی خانواده حرف بزنند. در مدرسه هیچگونه آموزش جنسی نداریم. شاید در کلاس دوازدهم چندتایی باشد، اما این آموزشها باید از پایه ششم شروع شود، چون این سنی است که ما تغییرات هورمونی را تجربه میکنیم. آنها به ما یاد میدهند که شهروندان جهانی باشیم. اما اگر مدارس آموزشهای پایهای جنسی را برایمان فراهم نکنند، چطور میتوانیم؟ معلمان وقتی کلمه تجاوز را میشنوند، رنگشان میپرد. بیشتر دخترها در مورد سکس و روابط جنسی در اینترنت جستجو میکنند، که راه درستی برای دریافت اطلاعات در این خصوص نیست. خیلی اهمیت دارد که به پسرها درباره مفهوم رضایت جنسی آموزش داده شود، چون ممکن است اگر دختری به آنها نه بگوید پرخاشگرانه رفتار کنند.»
«من تبلیغاتی در مورد کاندوم دیدهام اما مثلا نمیدانم قرصهای پیشگیری از بارداری چه شکلیاند و چیز زیادی درباره آنها نمیدانم. دخترانی در سنوسال من، توسط همسالان تحت فشار قرار میگیرند که دوستپسر داشته باشند. به همین دلیل آنها با پسرهایی قرار میگذارند و بیرون میروند که خوششان نمیآید. ای کاش مدرسه ما دغدغههایمان را انعکاس میداد و عمیقا به این گونه مسائل میپرداخت.»
آموزش جنسی در مدرسه، در ابتدا توسط تعدادی دانشجو به ما ارائه شد. اما بعدا در سازمان مردمنهاد کارونالایا، فهم بیشتری نسبت به آن پیدا کردم. در این سازمان در کارگاههای سلامت جنسی شرکت کردم. زمانی که آموزش سلامت جنسی در مدرسه آغاز شد، حس میکردم این آموزشها ضرورتی برایمان ندارد. معلمی که کلاس را اداره میکرد مرد بود و حرف زدن برایمان چندان راحت نبود. اما الان نگاه متفاوتی دارم، آموزش سلامت جنسی برای ما واجب است و باید دانش بیشتری در این زمینه به دست بیاورم.
وقتی دوستانم داستانهای عاشقانه شان را برایم تعریف میکنند، حس میکنم من هم دلم میخواهد وارد رابطه شوم، اما میدانم که گاهی سوءتفاهمها و درگیریهایی هم بین آنها وجود دارد. احساس میکنم این آموزشها در این سن برایم اهمیت دارد و من نباید از مسیرم منحرف شوم. من باید خانوادهام را سربلند کنم، باید تحصیلاتم را تمام کنم و در یک شرکت خوب استخدام شوم. در کلاس هشتم بعضی از بچه ها به کاندوم دسترسی دارند و وقتی از آنان پرسیدم گفتند که پسرهای بزرگتر به آنها دادهاند. کاندومها همینطور دستبهدست میشدند و به راحتی از طریق تامینکنندگان غیرقانونی دارو قابل دسترسی هستند.
اولینبار از مادرم درباره این موضوع شنیدم. بعد از آن هم در مدرسه زمانیکه از کسی دعوت کردند که بیاید و درباره آموزش جنسی برایمان حرف بزند. این صحبتها خیلی روی من تاثیر گذاشت چون تا پیش از آن واقعا اطلاعات زیادی نداشتم. بله، تعدادی از پسرها بودند که در طول این مباحث میخندیدند و مسخرهبازی در میآوردند اما از طرفی به خاطر حضور آنها بیشتر یاد گرفتم، چون آنها هم از تجربیات خودشان گفتند.
من کمی در مورد روابط آیندهام نگران و همزمان هیجان زدهام، چون به نظرم خیلی عجیب میآید که بتوانی تا این حد به شخصی دیگر اعتماد داشته باشی. در حال حاضر به لوازم پیشگیری از بارداری دسترسی ندارم، برنامهای هم برای برقراری رابطه جنسی ندارم. تا حالا هیچ فشاری را برای سکس داشتن تجربه نکردهام چرا که پارتنری هم ندارم.
زمانش که برسد اگر احساس راحتی نکنم یا آماده نباشم، با پارتنرم در مورد احساساتم صحبت میکنم و اگر ببینم او خیلی پافشاری میکند، حتما آن رابطه را ترک میکنم. برای اینکه میدانم در آینده حتما در به مشکل خواهیم خورد.
خواهرم از دوران کودکی از من مراقبت کرده است، من مادرم را فقط در تعطیلات میتوانستم ببینم. خواهرم به من یاد داد که چطور کارهای خانه را انجام بدهم و رفتار خوبی در مدرسه داشته باشم. او مرا تشویق کرد که با پسرها بازی نکنم و همیشه حواسم به آنها باشد.
بسیار مهم است که این درسها را یاد بگیریم. این آموزشها در آینده از من انسان بهتری خواهد ساخت. من دلم نمیخواهد مایه شرمساری خانوادهام باشم. به همین دلیل آنچه را که خواهرم به من یاد داده، دنبال میکنم. در مدرسه، مهارتهای مهم زندگی مانند کارهای سخت را یاد گرفتهایم. مهارتهایی مانند تکنیکهای کشاورزی، کار با چوب، دوخت لباس و پارچه که برای من اهمیت بالایی دارند.
راهنماها و مشاوران ما در مدرسه در مورد تغییراتی که در بدنمان اتفاق میافتاد، به ما آموزش دادهاند. اینکه چطور به مردی که از ما درخواستهای ناخوشایند دارد نه بگوییم و همینطور در مورد رعایت بهداشت. این آموزشها کمک میکند که ما زنان مسئولتری باشیم. به نظرم این درست نیست که خانوادهها برای دخترانشان، همسر انتخاب کنند. من با کسی ازدواج میکنم که دوستش داشته باشم. فکر کنم با آدم خوبی ازدواج کنم، چون خواهرم و همسرش نمونههای موفقی برایم هستند.
وقتی ۷ ساله بودم والدینم با من درباره مسائل جنسی حرف زدند. من چندان احساس راحتی نمیکنم که درباره رابطه جنسی حرف بزنم اگرچه میدانم که موضوعی کاملا عادی است. منتها تصور دارم که این موضوع بسیار شخصی و خصوصی است.
در مدرسه پسرها همیشه در حال جوک ساختن یا اظهار نظر هستند و بازیهای احمقانه انجام میدهند. برای ما دسترسی به کاندوم و دیگر وسایل پیشگیری از بارداری کار راحتی است من با اعتماد به نفس کامل برای بدنم تصمیمگیری میکنم. اما هنوز خیلی زود است که بخواهم در مورد روابط آیندهام حرف بزنم. در حال حاضر سکس اولویت من نیست. مدرسه رفتن و فوتبال بازی کردن برایم اهمیت دارد. رابطه جنسی چیزی است که صرفا برای رضایت جسمانی انجام میدهید.
دوستانم در مورد رابطه جنسی با دوستپسرهایشان با من حرف میزدند. در کلاس هشتم ما فصلی در مورد بلوغ و سلامت باروری داشتیم. معلم ما در مورد سلامت جنسی صحبت کرد. اما من در مورد «لمس خوب» و «لمس بد» در یک کلاس بهداشت جنسی که در سازمان مردمنهاد کارونالیا برگزار شد، یاد گرفتهام. زمانی که در مدرسه به ما آموزش میدانند با خودم فکر کردم که اصلا در حل حاضر یادگیری این موضوعات برایم کاربرد دارد؟ چرا این چیزها را به من آموزش میدهد، شک و شبهه زیادی داشتم اما نتوانستم سوالی بپرسم.
من هم خیلی دلم میخواهد که با پسری وارد رابطه شوم، ولی وقتی به خانوادهام فکر میکنم پشیمان میشوم. بنابراین جلوی خودم را میگیریم. در مورد مشکلات بارداری زوهنگام می دانم. من توان فرزندپروری ندارم. از طرفی هم دختران زیادی را در اطرافم دیدم که در حال بزرگ کردن بچه هستند و کودکی و نوجوانی خود را از دست دادهاند. وسایل پیشگیری از بارداری به راحتی در دسترسند اما نه در داروخانهها، این لوازم از طریق برخی پسران سن بالاتر در جمعهای ما تامین میشوند.
منبع: گاردین