زاگاه- ممنوع بودن هرگونه آموزش جنسی در نظام آموزشی ایران و ناآگاهی افراد جامعه و به خصوص نوجوانان و جوانان نسبت به مسائل جنسی، مسالهای است که کمتر در مورد آن بحث میشود. گاهی نگرانیهایی حول آن مطرح میشود و پس از مدتی به فراموشی سپرده میشود. واقعیت اما این است که فقدان آموزشهای جنسی در نظام آموزشی، آنقدر عواقب جدی و فاجعهباری دارد که درخواست برای گنجاندن این آموزشها در برنامههای مدارس از سنین نوجوانی، میبایست به یک خواست همگانی مطرح شود.
پیش از این تنها آموزش رسمی در مورد مسائل جنسی در درس تنظیم خانواده در دانشگاه بود که بطور مختصر در مورد تاریخچه تنظیم خانواده، برنامهریزی و بهداشت و روشهای جلوگیری از بارداری بحث میکرد. اما همین دو واحد درسی نیز در سال ۱۳۹۱ و همزمان با نگرانیها در مورد پیرشدن جمعیت ایران و سیاستهای افزایش جمعیت، از آموزش رسمی حذف شد.
پزشکی که چندی پیش برای برگزاری کلاس آموزشی «آشنایی با سیکل عادت ماهانه از نظر جسمی و روانی» برای دانشآموزان کلاس دوازدهم به یک دبیرستان دعوت شده بود، در این خصوص نوشته است:« بنابه موضوع طبیعتا به بحثهایی در مورد رابطه ایمن و پیشگیری از بارداری نیز رسیدیم. سطح کمسوادی و به عبارتی بیسوادی بچهها شوکهکننده بود. » او نوشته که بعد از کلاس خیلی از این نوجوانان با میزانی از شرم میآمدند و سوالات خصوصیتر در مورد تجربهها و نگرانیهایشان مطرح میکردند. خیلیهایشان در همین سن ۱۷ -۱۸ سالگی عقد کرده بودند، نامزد داشتند و یا پارتنر غیرررسمی داشتند. او در ادامه نوشته :« آنچه به وفور تجربه شده بود، رابطه مقعدی و رابطه دهانی بود و بچهها سوالات زیادی در مورد بکارت داشتند. آنها روحشان هم خبر نداشت که احتمال انتقال اچآیوی و هپاتیت در رابطه مقعدی بیشتر از واژینال است و نمیدانستند که کاندوم نمیتواند بطور کامل مانع ابتلا به اچپیوی شود.» او همچنین نوشته که بسیاری از دخترانی که عقد کرده بودند نیز میپرسیدند که چرا اینها را در کلاسهای پیش از ازدواج به ما نگفتند.
سند ۲۰۳۰ یونسکو، سندی که پیوستن ایران به آن با واکنش تند محافظهکاران مواجه شد، بر ضرورت آموزش جنسی در مدارس تاکید میکند. این سند همچنین موضوعهایی از قبیل حقوق بشر، تساوی جنسیتی، بهداشت، آموزشهای جامع جنسی (تنظیم خانواده)، تغییر اقلیم، معیشتهای پایدار و شهروندی مسئولانه و پویا را نیز در بر میگیرد و ایران اگرچه به عنوان یکی از شرکتکنندگان در اجلاس سازمان ملل متعهد به اجرای این سند شد، اما سرانجام با ادامه مخالفتها، اجرای آن از دستور کار خارج شد.
پزشک دیگری در همین خصوص در گفتگو با زاگاه میگوید:« نوجوانان و جوانان نسل جدید به شکل معناداری بیش از نسلهای قبل رابطه جنسی را در سنین پایین تجربه میکنند و کمبود آگاهی سبب شده است یا در معرض بیماریهای جنسی قرار داشته باشند یا اینکه دچار بارداریهای ناخواسته شوند.» او در ادامه با اشاره به زنان و دختران بسیار جوانی که به دلیل بارداری ناخواسته به او مراجعه کردهاند میگوید:« دختران ۱۹ یا ۲۰ سالهای مراجعه میکنند که از روابط خارج از ازدواج باردار شدهاند. بعد میگویند که پیشگیری میکردند یا اینکه قرص اورژانسی مصرف کردهاند، اما زمانی که میپرسیم قرصها را چطور مصرف کردهاند، متوجه میشویم که به دلیل ناآگاهی و نبود آموزش اساسا قرصها را اشتباه مصرف کرده و به شکل نادرستی تلاش کردهاند که از بارداری پیشگیری کنند. » او در ادامه میگوید:« میزان ابتلا به بیماریهای جنسی نیز به شکل معناداری در نوجوانان و جوانان بیشتر شده است، هرچند آماری در این رابطه نداریم. یکی از دلایلش همین ناآگاهی است. مردان معمولا از کاندوم استفاده نمیکنند. دخترها به دلیل مساله بکارت تن به روابط مقعدی و دهانی میدهند و همه اینها ریسک ابتلا را افزایش میدهد.»
همه اینها درحالی است که معاون وزیر بهداشت روز گذشته بار دیگر اعلام کرد که لزومی برای همگانی شدن واکسن گارداسیل وجود ندارد. واکسنی که تزریق آن برای نوجوانان و جوانان میتواند از ابتلا آنان به زگیل تناسلی و سرطان دهانه رحم جلوگیری کند. در چنین شرایطی و در نبود آموزشهای مناسب جنسی در نظام آموزشی، میتوان گمانهزنی کرد که روند ابتلا به بیماریهای جنسی همچنان افزایشی بوده و دختران و زنان جوان با احتمال بالاتری در معرض بارداریهای ناخواسته و سقط جنینهای ناایمن باشند.