زاگاه- اواخر فروردینماه سال ۱۴۰۲خبرهایی مبنی بر کمبود شدید شیر خشک در استانهای هرمزگان و ایلام بالا گرفت. این مشکل در اواسط اردیبهشت ماه به کل کشور تسری پیدا کرد. در حالی که به گفته برخی از صاحبان داروخانهها توزیع شیر خشک از یک سال پیش از آن به صورت قطرهچکانی درآمده بود. روز ۲۰ مهرماه ۱۴۰۲ توزیع شیر خشک در داروخانههای سراسر ایران جیرهبندی شد. بر اساس این طرح جدید، به هر نوزاد در ماه تنها چهار قوطی ۴۰۰ گرمی شیر خشک تعلق میگرفت، که نیمی از حد معمول یک نوزاد را نیز تامین نمیکند.[۱] این سقف از اواسط آذرماه به ۱۰ قوطی در ماه رسید، اما قیمت آن دو تا چهار برابر افزایش یافت. بدین ترتیب کمبود و گرانی شیر خشک کماکان بر جای خود باقی ماند.[۲]
بحران شیر خشک در ایران در حالی رخ داد که ترویج شیر مادر و اختصاص بستههای حمایتی و تشویقی برای شیردهی زنان از مدتها پیش از آن آغاز شده بود. بندهای ۲۲ و ۲۴ قانون «حمایت از خانواده و جوانی جمعیت» مصوب سال ۱۴۰۰، مستقیما به ترویج شیردهی پرداخته است. به موجب این دو ماده قانونی، کلیه ادارت و دستگاههای اجرایی قوای سهگانه موظف به تامین فضای مناسب برای شیردهی شدهاند و بستههای حمایتی و تشویقی برای زنان شیرده پیشبینی شده است.[۳] همزمان در بهمن ۱۴۰۰ بانک شیر مادر به منظور جمع آوری، ارزیابی، آماده سازی، ذخیره کردن و توزیع شیر اهدایی مادران تاسیس شد. ممنوعیت استفاده از تصاویر مربوط به شیشه، پستانک و قوطی شیر خشک در بروشورهای داروخانهها، تبلیغات گسترده تلویزیونی و خیابانی شیر مادر و انگزنی به زنانی که شیر خشک را برای تغذیه نوزادان خود انتخاب میکندد از دیگر اقدامات حکومت ایران در زمینه بحران شیر خشک بوده است.
این گزارش با راستیسنجی ادعاهای سازمان غذا و دارو، وزارت بهداشت و تولیدکنندگان شیر خشک در ایران از دلیل واقعی کمبود ناگهانی شیر خشک با وجود ظرفیت تولید نزدیک به دو برابر تقاضای کل کشور پرده بردارد. مقایسه وضعیت ایران در زمینه تولید، میزان تقاضا و مصرف شیر خشک در سال ۱۴۰۲ با سالهای گذشته از این حکایت دارد که این معضل نمیتواند یک پیشامد یا رخداد باشد
همچنین با بررسی اقدامات حکومت در پاسخ به بحران شیرخشک و پیامدهای هر یک از این اقدامات درصدد است به بررسی ابعاد سرکوب زنان دارای فرزند شیرخوار از خلال این بحران را بپردازد.
همچنین به این مساله میپردازد که طرحهای تشویقی که در جریان کمبود شیرخشک در ایران با هدف افزایش نرخ شیردهی مادران به صورت گسترده به اجرا درآمدهاند، نه تنها به ارتقای سلامت عمومی مادران و نوزادان منجر نشده، بلکه نابرابریهای اجتماعی را بیش از پیش تشدید کرده است.
تبلیغات نظاممند حکومت مبنی بر به تاثیرات مثبت شیردهی بر سلامت زنان و نوزادان از دیگر بحثهای مورد بررسی این گزارش است. این تبلیغات به عنوان بخشی از برنامههای برآمده از «قانون جوانی جمعیت و حمایت از خانواده»، بهداشت و سلامت عمومی را در معرض تهدید قرار داده و بهصورت خاص زندگی آسیبپذیرترین گروههای اجتماعی مانند زنان، نوزادان، اتباع خارجی، مهاجران غیرقانونی، گردشگران، بیشناسنامهها، نوزادان دارای معلولیت و اقلیتهای دینی محروم از داشتن شناسنامه در ایران بهویژه بهائیان را هدف میگیرد.
در پایان استدلال خواهد شد که واداشتن مادران به شیردهی، بخشی از نقض گسترده حق زنان بر بدن خود در ایران است که با هدف برآورده کردن آرمانها و اهداف ایدئولوژیک نظام جمهوری اسلامی مبنی بر تحکیم بنیان خانواده» صورت میگیرد.
آیا بحران شیر خشک در ایران به صورت خودبخودی یا در نتیجه سیاستهای نادرست حکومت بوجود آمده است، یا حکومت آن را با اهداف سیاسی و انگیزههای ایدئولوژیک بوجود آورده است؟ آیا جیرهبندی شیر خشک به حل بحران شیرخشک کمک کرده است؟ آیا توصیه به مادران برای شیردهی میتواند راهکاری واقعی به این بحران باشد؟ آیا اقدامات عملی و تبلیغی حکومت برای ترویج شیر مادر را که از مدتها پیش از بحران شیر خشک شروع شده بود، میتوان شکلی از بسترسازی برای پیشبرد اهداف سیاسی و ایدئولوژیک از خلال بحران شیر خشک دانست؟
پیامدهای کمبود شیر خشک چیست و بر چه گروههای اجتماعی تاثیر میگذارد؟ زنان چگونه از خلال این بحران از عرصههای اجتماعی و اقتصادی رانده میشوند؟ آیا شیر مادر میتواند جایگزینی برای شیر خشک باشد؟ آیا در نتیجه این سیاستها شرایط برای مادران و نوزادان بهتر شده است؟ آیا این سیاستها بهبود سلامت نوزادان تازهمتولدشده را به دنبال داشته است؟
برای نوشتن این گزارش از روش توصیفی تحلیلی با رویکرد کیفی استفاده شده و اطلاعات و دادههای مورد استناد این گزارش با جستجو و پژوهش در منابع باز گردآوری شدهاند. آمارها، اظهار نظرها، نقل قولها و متن قوانینی که مورد استفاده و تحلیل قرار گرفتهاند با مراجعه به خبرگزاریهای دولتی، وبسایتهای رسمی وزارتخانهها، مجلس شورای اسلامی و رهبر جمهوری اسلامی گردآوری شدهاند. همچنین برای راستیسنجی ادعاهای مقامات ایرانی از گزارشهای مردمی که در صفحات مختلف شبکههای اجتماعی منتشر شدهاند استفاده شده که تصاویر آنها به صورت جدا گردآوری و بایگانی شده است. تحلیلهای ارائهشده در گزارش نیز با اتکا به مقالات و منابع معتبر بینالمللی انجام گرفته و مرجع هر کدام ذکر شده است.
اینکه بسیاری از نوزادان مادر ندارند و درصد قابل توجهی از مادران نیز شیر کافی برای تغذیه نوزادان خود ندارند لیبیش را بر آن داشت تا شیر خشک تولید کند. تولید شیر خشک سرآغاز تحولی عظیم در زندگی بشری بود، زیرا شکلی از سبک زندگی را دموکراتیزه میکرد که پیشتر تنها افراد طبقات مرفه از آن برخوردار بودند. در واقع فضای کار مدرن امروزی حول این اختراع و سبک زندگی ناشی از آن شکل گرفته است؛ به عبارت دیگر، درست است که نمی توان این واقعیت را که تنها زنان رحم دارند تغییر داد، اما میتوان فرهنگ محیط کار را تغییر داد.
سیاستهای افزایش جمعیت در تاریخ معاصر جهان بیش از هر چیز با نام نظامهای تمامیتخواه و ایدئولوژیک گره خورده است.[۴] میدان این حکومتها برای پیشبرد سیاستهای جمعیتی و تنظیم نرخ باروری، در بدن زنان تجلی مییابد و برای سلطه و کنترل بر آن از ابزارهای قهری و حقوقی قدرت استفاده میکنند. مطالعه سیاستهای جمعیتی آلمان نازی در دهه ۱۹۳۰ و ایتالیای فاشیستی در دهه ۱۹۲۰ نشان میدهد که این حکومتها از سیاستهای تشویقی و تنبیهی برای به خدمت گرفتن بدن زنان بهره گرفتهاند.[۵] در آلمان نازی همزمان با تعیین مجازات مرگ برای اقدام به سقط جنین، پاداشهای مالی و بستههای رفاهی و حمایتی به ازای تولد هر فرزند در نظر گرفته شده بود. بدین صورت وظیفه زن به فرزندآوری و فرزندپروری محدود شده و بدن زن با قدسیسازی در مفهوم مادری سرکوب میشد. آدولف هیتلر، طی یک سخنرانی در ۸ سپتامبر ۱۹۳۴اعلام کرد: «در حکومت من، مهمترین شهروند یک مادر است.»
اجرای این سیاستها در ایتالیای دهه ۱۹۲۰ با بحران اقتصادی و گرانی و کمبود مواد غذایی همزمان شد و چالش کمبود شیر خشک را نیز به سیاستهای جمعیتی بنیتو موسولینی افزود. رژیم ایتالیا که پیشتر به منظور پیشبرد سیاستهای جمعیتی خود سازمان ملی مادران و نوزادان (OMNI ) را تاسیس کرده بود، در پاسخ به بحران شیر خشک پروژه ترویج شیر مادر به عنوان تنها راه تغذیه کودکان را کلید زد و تبلیغات گستردهای برای غیراخلاقی خواندن تغذیه با شیر خشک راه انداخت. از طرفی با اطلاق تعابیری همچون «مادر» و «بنیان خانواده» برای زنان و «افتخار ملی» برای بارداری و فرزندآوری به تقدیس نقشهای تحمیلشده به زنان پرداخت، بهطوری که تصاویر زنان کارگر حین بارداری یا شیر دادن در مهدکودکهای کارخانهها رفتهرفته به تم اصلی تبلیغات میهنپرستانه در ایتالیا تبدیل شد.
علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی در سال ۱۳۹۱، با «خطا» خواندن سیاستهای کنترل جمعیت که از دوران ریاست جمهوری اکبر هاشمی رفسنجانی آغاز شده بود، خودش را نیز در این اشتباه سهیم دانست.[۶] او در سال ۱۳۹۲ در همایشی مربوط به جمعیت در شهرستان قم با تاکید بر ضرورت افزایش جمعیت اظهار کرد که «جمعیت ایران نه ۷۵ میلیون بلکه باید ۱۵۰ میلیون» و حتی بیشتر باشد.[۷]
رهبر جمهوری اسلامی ایران، در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۳، سیاستهای کلی جمعیت را در قالب یک ابلاغیه ۱۴ بندی منتشر و از روسای قوای سهگانه درخواست کرد «با هماهنگی و تقسیم کار» به اجرای آن اقدام کنند.[۸] به گزارش تسنیم در سال ۱۳۹۹ علی خامنهای در سال پیش از آن دستکم ۴۲ بار بر افزایش جمعیت تاکید کرده است،[۹] گزارشی دیگر در سال ۱۴۰۱ این عدد را ۵۰ بار اعلام کرده است. [۱۰]
با سر کار آمدن دولت ابراهیم رئیسی در تابستان ۱۴۰۰، پیشبرد سیاستهای جمعیتی مطلوب رهبر جمهوری وارد فاز اجرایی شد و شعار «جنگ جمعیتی» عملا به کلیدواژه مقامات دولتی و امامان جمعه تبدیل شد. قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت نیز در همین راستا در آبان ۱۴۰۰ با تصویب مجلس شورای اسلامی توسط دولت ابلاغ شد، و به دنبال آن «قرارگاه جمعیت» به ریاست وزیر بهداشت و «ستاد ملی جمعیت» متشکل از روسا و نمایندگان دهها وزارت و سازمان دولتی راهاندازی شدند.
حذف طرح غربالگری، محدودیت دسترسی به ابزارهای پیشگیری از بارداری، جرمانگاری سقط جنین و ترویج تغذیه انحصاری با شیر مادر از اصلیترین محورهای این قانون به شمار میآیند که با نقض آشکار حق زنان بر بدن خود، به دنبال سوق دادن هرچه بیشتر آنان به کارهایی نظیر فرزندآوری، شیردهی، فرزندپروری، همسرداری و کار خانگی است.
دو ماده ۲۲ و ۲۴ از این قانون ۷۳ مادهای به ترویج تغذیه نوزاد با شیر مادر اختصاص یافته است. اعطای مرخصیهای بلندمدت زایمان، الزام تمامی ادارات و سازمانهای اجرایی زیر نظر قوای سهگانه[۱۱] به ایجاد مهدکودک و اتاق شیردهی، تعیین مرخصیهای ساعتی برای شیردهی، شناسایی مادران شیرده نیازمند حمایت و ارائه سبد غذایی و بسته بهداشتی رایگان به آنها، از جمله مشوقهای تعیینشده در این دو ماده برای ترغیب مادران به شیردهی هستند.
در حالی که مسئولان مدعی هستند پیشنهاد شیردهی انحصاری مادران و دستورالعمل جدید توزیع شیرخشک با کد ملی و جیرهبندی در جهت حمایت از مادران و سلامتی نوزادان بوده، اما بررسیها حاکی از آسیبهای جدی این سیاستها بر سلامت نوزادان است.[۱۲]
در جوامعی مانند ایران که شیردهی در فضای عمومی تابو و شرمآور است، کمبود شیرخشک به سادگی به محبوس کردن مادران با نوزادشان در خانه برای مراقبت و تغذیه منجر میشود.شیردهی انحصاری به معنای در دسترس بودن همیشگی مادر برای تغذیه نوزاد است زیرا به جز او کسی نمیتواند نوزاد را تغذیه کند. به علاوه محدودیتهای مربوط به شیردهی در مکانهای عمومی برای زنان نیز به گذراندن زمان بیشتری در خانه منجر میشود.
آمار موالید در ایران سالانه حدود یک میلیون و ۱۰۰ هزار نفر برآوردن شده است که به گفته مسئولان، تنها ۵۰ درصد این نوزادان در ۶ ماهه اول به صورت انحصاری از شیر مادر تغذیه میکنند[۱۳] و ۵۰ درصد دیگر همزمان از شیرمادر و شیرخشک یا صرفا از شیرخشک استفاده میکنند. بر اساس آمار رسمی بیش از یک میلیون و ۷۵ هزار نوزاد در سال ۱۴۰۱و در چهار ماه امسال نیز ۳۳۸ هزار نوزاد در ایران به دنیا آمدند که بسیاری از آنان به شیرخشک نیاز پیدا میکنند خواه از شیر مادر تغذیه شوند شوند یا نشوند.[۱۴]
«بهرام عین الهی» وزیر بهداشت روز ۸ آذر امسال در واکنش به کمبود شیرخشک گفت: «بهترین تغذیه برای بچهها شیر مادر است و حتی شیر خشک نیز نمیتواند جایگزین مناسبی برای شیر مادر باشد.»[۱۵] «صابر جباری» سرپرست مرکز جوانی جمعیت، سلامت خانواده و مدارس وزارت بهداشت مردادماه سال جاری اعلام کرد «ما انتظار داریم حداقل ۷۰ درصد نوزادان و شیرخواران از به صورت انحصاری از شیر مادر تغذیه کنند.» دیماه امسال نیز روزنامه هممیهن به نقل از یکی از خانوادهها نوشته بود وقتی در داروخانه به سهیهبندی شیرخشک اعتراض کرده فروشنده به او گفته مسئولان بهدنبال افزایش تغذیه بچهها از شیر مادرند.[۱۶]
شیر مادر اگرچه بهترین شکل تغذیه نوزاد است و سازمان بهداشت جهانی هم تغذیه انحصاری نوزاد با شیر مادر را دستکم برای ششماه توصیه میکند، اما اگر ساختارهای اجتماعی و اقتصادی پیرامون شیردهی برای مادران دارای فرزند شیرخوار تغییر نکند، میتواند زنان را به ایفای نقشهای سنتی مبتنی بر جنسیت در خانه محدود کند و به مانعی برای ادامه تحصیل، فرصتهای شغلی و استقلال اقتصادی آنان تبدیل شود. محدود کردن فرصتهای شغلی و تحصیلی مادران از طریق اجبار به شیردهی تداوم خشونت علیه زنان است و به تشدید نابرابریها و فقر در جامعه منجر میشود.
الگوی سوم زن که از سوی رهبر جمهوری اسلامی به عنوان الگوی زن مسلمان ایرانی در برابر نگرشهای غربی و شرقی به زن ارائه میشود، از زنان میخواهد مسئولیتهای مادری را در اولویت قرار دهند.[۱۷] الگوی سوم زن اگرچه به مخالفت علنی با حضور اجتماعی زنان برنخاسته اما اشتغال زنان را مشروط به ایفای نقش آنان در مسئولیتهای خانهداری و فرزندآوری و مادری کرده و این امور را مشغله اساسی زنان میداند.[۱۸] در این راستا ترویج و نهادینهسازی سبک زندگی اسلامی ایرانی و مقابله با ابعاد نامطلوب سبک زندگی غربی از جمله مواردی است که در سیاستهای جمعیتی جدید به آن اشاره شده است. در همین رابطه، رئیس فراکسیون زنان و خانواده مجلس شورای اسلامی، قانون جوانی جمعیت را تلاشی برای «موازنه بین نقشهای اجتماعی و خانوادگی زنان» و «تکریم نقش مادری» از گفتمان به سیاستگذاری عنوان کرده است.
بیلبورد تبلیغاتی فرزند آوری در ایران با مضمون «بهشت زیر پای مادران است نه کارمندان!» [۱۹]
از سوی دیگر جمعیتشناسان ایرانی در پژوهشی که سال ۱۳۹۳ همزمان با ابلاغ سیاستهای جمعیتی رهبر جمهوری اسلامی و افزایش نگرانیهای حکومت نسبت به کاهش سریع رشد جمعیت در ایران منتشر شده است، « افزایش میزان باسوادی زنان، گرایش زنان به تحصیلات و آموزش عالی، توسعه شهرنشینی و توسعه اشتغال زنان»[۲۰] را از عوامل اصلی کاهش رشد جمعیت در ایران عنوان کردهاند. در این پژوهش به عوامل دیگری مانند «افزایش میانگین سن ازدواج، کاهش تعداد ازدواج، افزایش تعداد طلاق، طولانیبودن فاصله ازدواج تا تولد فرزند اول و فاصله بین دو بارداری، ناباروری زوجها، میزان بالای سقطهای عمدی و غیرعمدی و عوارض آن، گرفتن فتوا و نظر موافق برخی از علمای مذهبی بر جواز کنترل و کاهش جمعیت» به عنوان دلایل کاهش رشد جمعیت اشاره شده است.
آخرین آمارهای منتشر شده از نرخ مشارکت نیروی کار حاکی از آن است که ایران در میان کشورهای خاورمیانه، مردانهترین بازار کار را به خود اختصاص داده است.[۲۱] این کشور همچنین در مقایسه با کشورهای منطقه، فرصت کمتری را برای حضور و فعالیت به زنان در بازار کار داده است.[۲۲]
بیشترین نرخ بیکاری زنان ایرانی در دو محدوده سنی ۱۵-۲۴ و ۱۸-۳۵ سال قرار دارد که به طور معمول سن فرزندآوری و مراقبت از کودک محسوب میشود.[۲۳] به علاوه تحقیقات متعدد نیز رابطه معکوس بین مشارکت زنان در نیروی کار و فرزندآوری را تایید میکنند.[۲۴] بر اساس آخرین آمار رسمی، زنان، ۳۲ میلیون و ۱۷۰ هزار نفر از جمعیت ایران را تشکیل میدهند. یافتههای پژوهش وزارت تعاون ایران آمار زنان شاغل در ایران را حدود ۱۴ درصد از اشتغال فعال کشور برآورد کرده است. بر این اساس آمار تقریبی زنان خانهدار در ایران ۲۵میلیون نفر است که عملا از تسهیلات پیشبینیشده در قانون جوانی جمعیت برای شیردهی محروم هستند. به علاوه، این تسهیلات برای زنان شاغل بیش از اینکه امکان بازگشت به کار و مشارکت اقتصادی آنان را فراهم کند، باعث رانده شدن آنان از بازار کار می شود.
از طرفی گزارشهای منتشر شده در خبرگزاریهای داخلی ایران نیز تایید میکند که اکثر مادرانی که به بانک شیر، شیر اهدا میکنند تحصیلکرده هستند و از سطح اجتماعی و مالی بالایی برخوردار هستند.[۲۵] یافتههای علمی نیز رابطه مستقیم میان سطح رفاه و توان شیردهی را نشان میدهد. بر این اساس، توصیه به مادران به شیردهی تنها در صورتی قابل قبول خواهد بود که مادران متعلق به دهکهای بالای جامعه را خطاب قرار بدهد. در واقع مادران کمدرآمد و متعلق به دهکهای پایین جامعه به صورت طبیعی بیشتر از شیر خشک برای تغذیه نوزادان خود استفاده میکنند.[۲۶] حال اینکه، جیرهبندی شیر خشک و افزایش ناگهانی قیمت آن در ایران باعث محدودیت هر چه بیشتر دسترسی مادران متعلق به این دهکهای جامعه به شیر خشک شد و کسانی را در معرض چالش شیردهی قرار داد که از کمترین ظرفیت برای رویارویی با آن برخوردار بودند.
با توجه به سیستم بهداشت ناعادلانه در ایران، سختگیریهای بیشتر برای اعمال ممنوعیت سقط جنین و غربالگری به افزایش آمار بارداریهای ناخواسته به ویژه در خانوادههایی دامن میزند که با فقر اقتصادی دست و پنجه نرم میکنند و صاحب نوزادانی میشوند که در هنگام تولد به کمبود وزن دچارند.
ماده ۴۸ قانون جوانی جمعیت، وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی را مکلف کرده است از القای هرگونه ترس و هراس نسبت به امر بارداری ذیل عباراتی از قبیل پرخطر و ناخواسته در شبکه بهداشت، ممانعت به عمل آورد. [۲۷]
روزنامه هممیهن ۲ مردادماه ۱۴۰۲ با انتقاد از برخی سیاستهای جمعیتی جدید از جمله منع غربالگری و نفی سقط جنین پس از ۴ ماهگی نوشت این موارد حکایت از آن دارد که قانونگذاری صرفاً از نگاه سنتی و براساس آموزههای پیشاعلم و با هدف بالا رفتن آمار زادوولد صورت گرفته و به ملاحظات مادر یا آینده فرزند و جامعه و خیلی از امور دیگر توجهی نشده است. در نتیجه رئیس سازمان بهزیستی کشور با طفره رفتن از اعلام تعداد نوزادان دارای معلولیت، آمار آن را محرمانه عنوان میکند. این در حالی است که بخش عمده کمبود شیر خشک در ایران مربوط به شیر خشکهای رژیمی است که مختص به نوزادان با نیازهای ویژه است.[۲۸]
یکی از اعضای اصلی هیات مدیره انجمن داروسازان ایران در آبان ماه ۱۴۰۲ اعلام کرد بررسیهای میدانی از داروخانههای سیستان و بلوچستان حاکی از آن است که علت کمبود شیرخشک در این استان حضور پرشمار مهاجران افغانستانی فاقد کد وزارت کشور است که تعدادشان در این استان حدود ۷۰۰ تا ۸۰۰ هزار نفر برآورد میشود.[۲۹]
با وجود آنکه مدیرکل اجتماعی سازمان ملی مهاجرت ایران اعلام کرده بود که شهروندان افغانستانی ساکن ایران با ارائه «کد یکتا»[۳۰] میتوانند برای کودکانشان اقدام به تهیه شیرخشک کنند، این افراد در موارد متعدد مشکلات خود از خرید شیرخشک با ارائه کد یکتا را روایت کردهاند.[۳۱]
اجرای طرح جیرهبندی نه تنها به محدودیت دسترسی پناهجویان افغانستانی و اتباع خارجی در ایران منجر شد که فعال شدن گسلی در جامعه ایران را به دنبال داشت که دستکم برای یک دهه خبری از آن نبود. اظهار نظرات نژادپرستانه برخی مقامات ایرانی و مسئولان استانی که اتباع افغانستانی را عامل تشدید مشکلات اقتصادی، امنیت غذایی و افزایش بزهکاری اجتماعی، خرید و فروش مواد مخدر و… معرفی میکنند، همچنین همراهی رسانههای حکومتی با انتشار اطلاعات نادرست علیه افغانستانیها، پای این فرضیه را پیش میکشد که حکومت ایران در مواجهه با بحرانهای مختلف سعی در تشدید موج مهاجرستیزی در جامعه ایران داشته است.
دامنه آسیبهای برآمده از اجرای طرح جیرهبندی شیر خشک علاوه بر نوزادان ساکن در مناطق کمتر برخوردار، کودکان فاقد شناسنامه را نیز در برمیگیرد. [۳۲]
با توجه به رویکرد امنیتی حکومت ایران در رابطه با افراد فاقد اسناد هویتی، آمار دقیقی از تعداد آنها در ایران وجود ندارد. بر اساس آخرین آمار رسمی که ایرنا سال گذشته منتشر کرده «یک میلیون افراد بیشناسنامه در کشور وجود دارد که حدود ۴۰۰ هزار نفر از آنها کودک هستند». علاوه بر این، بچههای شیرخوارگاه[۳۳] نیز که مدتی به اسناد هویتی دسترسی ندارند، با اجرای طرح جیرهبندی عملا مدت زمان غیر مشخصی تا دریافت کد ملی، از دسترسی به شیرخشک محروم شدند.
جامعه جهانی بهائی پیشتر در بهمنماه ۱۳۹۸ در بیانیهای رسمی اعلام کرد که سازمان ثبت احوال ایران با حذف گزینه «سایر ادیان» در فرمهای ثبت نام کارت ملی هوشمند، در عمل متقاضیان بهایی را از دریافت این سند هویتی محروم کرده است.[۳۴] این امر نوزادان متولدشده در خانوادههای بهائی را گروه افراد فاقد شناسنامه قرار داده و به محرومیت آنها از سهمیه شیر خشک منجر شده است. جامعه جهانی بهائی آذرماه سال جاری با ابراز نگرانی از تغییر روشهای حکومت ایران برای سرکوب جامعۀ بهائی اعلام کرده بود که سیستم جدید به نوبۀ خود پیامدهایی را برای ثبت تولد فرزندان و سایر حقوق اجتماعی بهائیان به دنبال خواهد داشت.[۳۵]
از سوی دیگر گزارشهای بسیاری از توزیع نامتوازن شیرخشک، سرگردانی خانوادهها میان داروخانهها و هزینههای گزاف سفر های بین شهری و استانی برای تهیه آن منتشر شده است. رسانههای داخلی در ایران گزارش کردهاند که دسترسی به شیرخشک در کلانشهرها نسبت به استانهای محروم بیشتر پیدا است و در شهرستانهای کوچک گاهی حتی یک قوطی شیرخشک رژیمی هم نمیتوان یافت. [۳۶]
یکی از دیگر مشکلاتی که به دنبال عرضه شیرخشک با دستورالعمل جدید بارها از سوی داروخانهها و مسئولان مطرح شد، زمانبر بودن فرایند ثبت شیرخشک در سامانه تیتک به دلیل قطعی اینترنت بود. در نامهای که از محمود اعتباری، «معاون غذا و داروی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان» به سرپرست اداره کل امور فرآوردههای طبیعی، سنتی و مکمل سازمان غذا و دارو درباره الزام استعلام شناسه رهگیری و ثبت اطلاعات مصرفکنندگان شیر خشک منتشر شده، به وجود اختلال مقطعی در بستر اینترنت کشور و مشکل اتصال و کندی سرعت آن و فقدان پیش بینی تامین هزینههای وارده به داروخانهها (سخت افزار، اینترنت، نیروی کاربر و..) اشاره شده بود.[۳۷]
بر اساس آخرین آمار رسمی، دستکم دوهزار روستای بالای ۲۰ خانوار در ایران به اینترنت دسترسی ندارند.[۳۸] کمیسیون اینترنت و زیرساخت انجمن تجارت الکترونیک تهران در آخرین گزارش خود ایران را در اختلال اینترنت به عنوان رتبه نخست در جهان معرفی کرد.[۳۹]
بحران شیر خشک بخشی از برنامهای جامعتر مبنی بر افزایش جمعیت است که از سالها پیش از سوی علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی توصیه میشده و نخستین گام عملی و جدی آن با تصویب قانون «حمایت از خانواده و جوانی جمعیت» در سال ۱۴۰۰ کلید خورد.
حکومت ایران از بحران شیر خشک به عنوان ابزاری پنهان برای سرکوب و به حاشیه راندن زنان از عرصههای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی و بهصورت کلی متقاعد کردن آنان برای خانهنشینی بهره برده است.
این در حالی است که تصمیمگیری برای چگونگی تغذیه نوزادان بر خلاف تصور رایج نه انتخاب شخصی مادران، بلکه به واسطه طیفی از عوامل اجتماعی، اقتصادی و سیاسی شکل گرفته است. اجبار مادران به شیردهی باعث محدودسازی فرصتهای آنها شده و بر رفاه جسمی، عاطفی و اجتماعی آنها تاثیر می گذارد که پیامدهای آن مانند بسیاری از مسائل اجتماعی دیگر در گروههای به حاشیه راندهشده برجستهتر است. معطوف به سیاستهای جمعیتی جدید در ایران مبنی بر «تقویت مولفههای هویتبخش ملی (ایرانی، اسلامی، انقلابی)»، توزیع شیرخشک با کد ملی نوزادان راهی برای محدود کردن مهاجرت و تحمیل مادری سنتی به زنان بوده است.
اجرای طرح جیرهبندی شیرخشک در ایران علاوه بر پیامدهای جدی بر سلامت زنان از طریق بهرهکشی ایدئولوژیک از بدن آنان، تاثیرات مخربی بر خانوارهای مشمول دهکهای پایین جامعه، ساکنان مناطق روستایی، محروم و کمتر برخوردار، کودکان فاقد شناسنامه، نوزادان شیرخوارگاه، نوزادان متولد شده از مادران بیمار یا مبتلا به اعتیاد، نوزادان نارس، کودکان دارای معلولیت، مهاجران افغانستانی، جامعه بهائیان بهعنوان بزرگترین اقلیت دینی غیر مسلمان ایران و گردشگران را به دنبال داشته است.
نویسنده: غزاله مقدم
منابع:
[۱] جزییات طرح توزیع و فروش شیرخشک با کدملی، فرارو، ۱۹ مهر ۱۴۰۲
[۲] خبر
[۳] قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت، شناسنامه قانون، ۸ آذر ۱۴۰۲
[۴] لیلی نیکونظر:حکومتهای تمامیتخواه، ایدئولوژی و باروری، ایران وایر، ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۱
[۵] Baby formula shortage can easily get swept up in political currents, The Washington Post, May 27, 2022
[6] آیتالله خامنهای: من هم در خطای کنترل جمعیت سهیم هستم، بیبیسی فارسی، ۱۹ مهر ۱۳۹۱
[۷] رهبر ایران: دست کم ۱۵۰ میلیون نفر جمعیت میخواهیم، بیبیسی فارسی، ۱۹ آبان ۱۴۰۲
[۸] سیاستهای کلی جمعیّت از سوی رهبر معظم انقلاب ابلاغ شد، پایگاه اطلاعرسانی دفتر رهبر جمهوری اسلامی، ۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۳
[۹] بیش از ۴۲ بار تأکید امام خامنهای بهروی ضرورت “مسئله جمعیت و فرزندآوری”، تسنیم، ۲۳ تیر ۱۳۹۹
[۱۰] رهبر معظم انقلاب بیش از ۵۰ بار مسئله افزایش جمعیت را مطرح کرده اند، حوزه نیوز، ۱۷ دی ۱۴۰۱
[۱۱] دستگاههای اجرائی شامل قوای سهگانه جمهوری اسلامی ایران اعم از وزارتخانهها، سازمانها و مؤسسات و دانشگاهها، شرکتهای دولتی، مؤسسات انتفاعی وابسته به دولت، بانکها و مؤسسات اعتباری دولتی، شرکتهای بیمه دولتی، مؤسسات و نهادهای عمومی غیردولتی (در مواردی که آن بنیادها و نهادها از بودجه کل کشور استفاده مینمایند)، مؤسسات عمومی، بنیادها و نهادهای انقلاب اسلامی، مجلس شورای اسلامی، شورای نگهبان قانون اساسی، بنیادها و موسساتی که زیر نظر ولیفقیه اداره میشوند و همچنین دستگاهها و واحدهایی که شمول قانون بر آنها مستلزم ذکر یا تصریح نام است اعم از اینکه قانون خاص خود را داشته و یا از قوانین و مقررات عام تبعیت نمایند نظیر وزارت جهاد کشاورزی، شرکت ملی نفت ایران، شرکت ملی گاز ایران، شرکت ملی صنایع پتروشیمی ایران، سازمان گسترش نوسازی صنایع ایران، بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران، سازمان بنادر و کشتیرانی جمهوری اسلامی ایران، سازمان توسعه و نوسازی معادن و صنایع معدنی ایران، سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران و شرکتهای تابعه آنها، ستاد اجرائی و قرارگاههای سازندگی.
[۱۲] کودک شیر میخواهد، مادر حمایت، ایرنا، ۱۰ مرداد ۱۴۰۲
[۱۳] ۵۰ درصد نوزادان در ۶ ماهه اول تولد فقط از شیر مادر تغذیه میکنند، نصرنیوز، ۱۳ مرداد ۱۴۰۲
[۱۴] دهن نوزادان بوی شیر خشک نمیدهد!، نورنیوز، ۱۵ آبان ۱۴۰۲
[۱۵] وزیر بهداشت: علت کمبود شیرخشک در بازار قاچاق است، دیدهبان ایران، ۸ آذر ۱۴۰۲
[۱۶] فروش اجباری شیرخشک به صورت آزاد به خانواده ها، سلامت نیوز، ۱۷ دی ۱۴۰۲
[۱۷] الگوی سوم زن، وبسایت رسمی رهبر جمهوری اسلامی، ۱۴ مرداد ۱۳۹۵
[۱۸] دیدگاه اسلام در موضوع زن؛ منطقی و استدلالی رویکرد غرب؛ سودجویی و لذتجویی، پایگاه اطلاعرسانی دفتر علی خامنهای، ۶ دی ۱۴۰۲
[۱۹] بهشت زیر پای مادران است نه کارمندان!، رکنا، ۱۱ تیر ۱۴۰۲
[۲۰] «نرخ باروری کلی و سیاستهای فعلی وزارت بهداشت» شماره ۹۰ مجله بهورز در سال ۱۳۹۳
[۲۱] طلای پنهان اقتصاد ایران، دنیای اقتصاد، ۱۷ آبان ۱۴۰۲
[۲۲] تبعیض مضاعف علیه زنان در بازار کار، دنیای اقتصاد، ۱۷ آبان ۱۴۰۲
[۲۳] طلای پنهان اقتصاد ایران، دنیای اقتصاد، ۲۱ اسفند ۱۴۰۲
[۲۴] مشارکت اقتصادی زنان و باروری در ایران، دوفصلنامه مطالعات جمعیتی، ۱۳۹۵
[۲۵] نوزادانی که محتاج یک قطره شیر مادر هستند، فارس، ۱۵ مرداد ۱۴۰۲
[۲۶] Washington Politicians Helped Create the Baby Formula Shortage. Can They Solve It?, Time, May 16, 2022,
[27] قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت، شناسنامه قانون، ۸ آذر ۱۳۹۹
[۲۸] جنینی که سقط شده است، روزنامه هممیهن، ۲ مرداد ۱۴۰۲
[۲۹] رییس سازمان غذا و دارو اسناد قاچاق شیر خشک توسط انجمن را ارائه کند، سلامت نیوز، ۱۴ آبان ۱۴۰۲
[۳۰] گرسنگی فصلی نوزادان، روزنامه شرق، ۲۰ آذر ۱۴۰۲
[۳۲] دهن نوزادان بوی شیر خشک نمیدهد، نور نیوز، ۱۵ آبان ۱۴۰۲
[۳۳] حذف اتباع و ایرانیهای بدون شناسنامه از شیرخشک، خبر آنلاین، ۱۰ آذر ۱۴۰۲
[۳۴] ابراز نگرانی جامعه جهانی بهایی از محدودیتهای صدور کارت ملی هوشمند در ایران، بیبیسی فارسی، ۷ بهمن ۱۳۹۸
[۳۵] تغییر روش: سرکوبهای اخیر بهائیان ایران توسط حکومت ایران، جامعه جهانی بهائی، آذر ۱۴۰۲
[۳۶] شیرخشک درگیر پارتیبازی، روزنامه جهان صنعت، ۷ دی ۱۴۰۲
[۳۷] پارادوکس فرزندآوری و کمبود شیر خشک، آرمان ملی، ۱ بهمن ۱۴۰۲
[۳۸] ادعای نادرست وزیر ارتباطات درباره رتبه بالای ایران از نظر دسترسی به اینترنت، فکتنامه، ۱۷ خرداد ۱۴۰۲
[۳۹] بیشترین خاموشی مطلق اینترنت دنیا برای ایرانی ها است، عصر ایران، ۲۵ دی ۱۴۰۲