زاگاه- «لایا ابریل»، هنرمند اسپانیانی در بخش اول پروژه بلندمدت خود با عنوان «تاریخ زنستیزی»[۱]، مخاطرات و آسیبهای عدم دسترسی زنان به سقط جنین قانونی، امن و رایگان را مستندسازی و مفهومپردازی کرده است. او برای نشان دادن روند متداوم محدودسازی حقوق باروری زنان، به کندوکاو تاریخی در رویههای سقط جنین پرداخته و تمامی شواهد تصویری، مکتوب و صداهای ضبط شده را از گذشته تا امروز گردآوری کرده است.
کلکسیون او تابوها و انگهای اجتماعی حول سقط جنین را به نمایش گذاشته است. ابریل در سایت خود ضرورت این نمایشگاه را اینگونه توضیح داده است: «قرنها مردم در جستوجوی راههایی برای به تعویق انداختن یا پایان دادن بارداری بودند.در گذشته موانع سقط جنین، پزشکی و تکنولوژیک بودند. امروز بالاخره ابزار موثر و امن سقط جنین موجود شده است اما همچنان زنان در نقاط مختلف دنیا برای سقط جنین مجبور به توسل به شیوههای قدیمی، ناامن و پرخطر میشوند. هر سال، ۴۵ هزار زن در اثر سقط جنین ناامن جان خود را از دست میدهند. در نقاط مختلف دنیا، ایدئولوژی سیاسی، مذهب و فشار اجتماعی دسترسی زنان به تکنولوژی سقط جنین را محدود یا ممنوع کرده است. زنان خلاف میل خود مجبورند به زایمان و فرزندآوری تن بدهند.»[۲]
ابریل برای این نمایشگاه مدتی طولانی تحقیق و اسناد مکتوب و تصویری متعددی (از جمله مکتوبات و نشریات پزشکی، اخبار، گزارشهای پزشکی و …) را بررسی کرده است. او همچنین با تعداد زیادی از زنانی که در طی یک قرن گذشته سقط جنین را تجربه کردهاند یا زنانی که برای دیگران سقط جنین انجام دادهاند، مصاحبه کرده است. به همین دلیل موفق شده روایاتی دستاول و مملو از جزئیات گردآوری کند.
مجموعه عکسهای ابریل با بازخورد مثبت و گستردهای مواجه و به عنوان اثری کمنظیر شناخته شد. او توانست جایزههای معتبری را بابت پروژه سقط جنین دریافت کند. علیرغم اینکه از هر ۴ زن یک نفر تا سن ۴۵ سالگی سقط جنین را تجربه میکند، پرداختن به این موضوع در دنیای هنر معاصر چندان رایج نبوده و هنرمندان معدودی صراحتا روی این مبحث متمرکز شدهاند. نوشتههای شخصی «تریسی امین»[۳] هنرمند بریتانیایی و کارهای دیگرش چون شدیدا مذموم[۴] (۱۹۹۷) از جمله آثار برجستهی تاریخ هنر محسوب میشود که به سقط جنین پرداخته است.
ابریل در یکی از مصاحبههایش تاکید میکند که این یک پروژه صرفا هنری نیست. این روایت عینی تاریخ است که همدلی ما را با کسانی که این تجربهها را از سر گذراندهاند، برمیانگیزد. ابریل مجموعه عکس سقط جنین را در قالب کتاب نیز منتشر کرده است. این کتاب با مستندسازی شیوههای سنتی پیشگیری از بارداری و ابزار غیرقانونی سقط جنین آغاز میشود و از منظر پزشکی درد و رنج این رویهها را به تصویر میکشد. او این اشیاِء را در موزه پیشگیری از بارداری در وین عکاسی کرده است.
اما مهمترین بخش این کتاب روایات زنان است که رنجشان با خواننده تا مدتها باقی میماند. زنانی که باید سر جانشان ریسک کنند و تصمیم بگیرند. مارتا یکی از این زنان است که پرترهای از او نیز منتشر شده است. او داستانش را اینگونه تعریف میکند: «در ژانویه سال ۲۰۱۵، برای سقط جنین به اسلواکی سفر کردم. در لهستان سقط جنین به جز در موارد بارداری حاصل از تجاوز، خطر برای مادر و نقص و بیماری جنین، غیرقانونی است. میترسیدم که تنهایی قرصهای DIY را مصرف کنم. اگر اتفاقی میافتاد چه میکردم؟ تصمیم گرفتم به کشوری دیگر سفر کنم و در یک کلینیک سقط جنین را انجام بدهم. احساس تنهایی میکردم و از اینکه پول قرض کردم خجالت میکشیدم. به هیچکس هم نمیتوانستم بگویم و از این بابت احساس کلافگی میکردم. سختترین قسمت ماجرا مواجهه با دوستپسرم بود. او با سقط جنین مخالف بود. رفتهرفته قویتر شدم و کار خودم را کردم.»
در نمایشگاه نیز ابریل تصاویر راویان را به دیوار آویخته است. زنانی که بعضا بابت سقط جنین محکوم به حبس و مجازات شدهاند. برخی چهرهها با نگاتیو عکس نمایش داده شده یا محو شدهاند. اما اکثرا تصاویر چهره زنانی را نشان میدهد که به مخاطب خیره شدهاند و داستانشان را بازگو میکنند. زنی هندی که پس از مصرف قرص سقط جنین، جنین خود را در زبالهدان انداخته، به دو سال حبس محکوم شده است. او قرصهایش را به طور غیرقانونی از داروخانهای در هنگکنگ سفارش داده بوده است. زن جوانی دیگر از سالوادور، که در سهماه سوم دوران بارداری، فرزندش را از دست داده، به جرم قتل به ۳۰ سال زندان محکوم شده است. او سر کار بوده که بیهوش میشود اما کارفرما اجازه نمیدهد به خانه برود و فرزندش از بین میرود. ابریل میگوید که در طی تحقیقات این پروژه داستانهایی دهشتناک شنیده است.
او داستان دختری ۱۹ ساله را از سائوپاولو ثبت کرده که پس از مصرف قرص سقط جنین، با درد شدید شکم به بیمارستان برده میشود. بعد از رسیدگی و درمان، پزشک او با پلیس تماس گرفت و تهدیدش کرد که اگر به اقدام به سقط جنین اقرار نکند دستور به کالبدشکافی جنین میدهد. پلیس دست او را با دستبند به تخت بیمارستان زنجیر کرد و تنها پس از پرداخت وثیقه او را آزاد کرد. در برزیل، پرو و السالوادور، گزارش سقط جنین به پلیس توسط پزشکان بسیار رایج است.
ابریل بهواسطه واکاوی گذشته و امروز وسایل پیشگیری از بارداری و رویههای سقط جینین، مسئله را بازصورتبندی میکند و نشان میدهد که سقط جنین نه یک مباحثه تقلیلیافته و رایج سیاسی بلکه تجربه زیسته زنده و حقیقی زنان در سراسر جهان است. مجموعه ابریل نگاهی هم دارد به مبارزه دیرینه و تاریخی زنان در حوزه حقوق باروری و دسترسی به سقط جنین امن و قانونی.
از جمله اسناد حقوقیای که ابریل به نمایش گذاشته حکم بازداشت مردی است به نام جیمز کاپ که در سال ۱۹۹۸ یک پزشک مشغول در کلینیک سقط جنین را در نیویورک به قتل رسانده است. این مرد عضو گروه «برههای مسیح» بود که شدیدا با سقط جنین مخالف بودند. تاکنون خشونت ضد سقط جنین در آمریکا حدود ۳۰ قربانی داشته است.
کلکسیون ابریل با عنوان «درباره سقط جنین: و عواقب فقدان دسترسی»[۵] تاکنون در کشورهای متعددی از جمله اسپانیا، فرانسه، انگلیس، آمریکا، مکزیک و … به نمایش گذاشته شده و مخاطبانی فراتر از دنیای هنر به خود جذب کرده است. یکی از بازدیدکنندگان نمایشگاه توضیح داده است: «هنگام تماشای چنین نمایشگاهی ناگزیر بحث درمیگیرد. من صدای پسر نوجوانی را شنیدم که به دوستانش میگفت: «این به طرز دیوانهکنندهای تراژیک است.» «این دقیقا پاسخی است که یک جامعه به آن نیاز دارد. فهم اینکه زنان در فقدان دسترسی به سقط جنین امن و قانونی، چه رنج و آسیبهایی را متحمل میشوند. و ما نیازمند این مکالمه مشترک میان گروههای مختلف نژادی، جنسی، مذهبی، ملیتی و جنسیتی هستیم. امکانی که ابریل به میانجی این نمایشگاه فراهم کرده است.»
پانوشتها: