متن ارسالی
زاگاه- کنشگران برای گردآوری شواهدی که نشان میدهد جنسیت شما بر تجربهتان با پزشکان و دریافت مراقبتهای بهداشتی تأثیر دارد، از عبارت «شکاف سلامت جنسیتی» استفاده کردهاند. مطالعات نشان میدهد زنان ۲۵ درصد کمتر از مردان قادر هستند تا بدون سوگیری جنسیتی، تسکین مناسبی برای درد و بیماریشان پیدا کنند. این امر به ویژه در مورد بیماران اندومتریوز، که درد آنها اغلب نادیده گرفته میشود و یا به اشتباه تشخیص داده میشود، صادق است.
تحقیقات مرتبط با سوگیری جنسیتی در پزشکی، شکاف سلامت جنسیتی نامیده شده است و میتواند پیامدهای جدی برای بیماران اندومتریوز داشته باشد. اندومتریوز برای اولینبار نزدیک به ۳۰۰ سال پیش در ادبیات پزشکی توصیف شد، اما منشا باستانی آن به بیش از ۴۰۰۰ سال قبل باز میگردد. در طول تاریخ، تابوها و باورهای غلط مختلفی پیرامون اندومتریوز وجود داشته است. در طول قرون وسطی، بسیاری از مردم زنان مبتلا به دردِ ناتوانکننده را، دیوانه یا منحرف میدانستند. آنها فکر میکردند که این زنان درد خود را «تصور» میکنند یا این که دردشان بیانگر تمایلات جنسی آنهاست. بسیاری از زنان مبتلا به اندومتریوز یا درد مزمن در آن زمان دیوانه، غیرقابل پیشبینی یا از نظر عاطفی ناپایدار در نظر گرفته میشدند.
قرنهاست که درد مزمن لگن به یک وضعیت ذهنی داده میشود. به عنوان مثال، کلمه لاتین «hystericus» به معنای «رحم» است. ریشه این کلمه با کلمه «هیستری» مشترک است – اصطلاحی که برای توصیف احساسات بیش از حد و اغراقآمیز استفاده میشود. اگرچه این ایدهها منسوخ شدهاند و تشخیص «هیستری» دیگر به شکل سابق وجود ندارد، اما باورهای ریشهدار پزشکی را نشان میدهند که به طور نامتناسبی بر افراد مبتلا به بیماریهایی مانند اندومتریوز تأثیر میگذارند.دکتر کیت یانگ، محقق بهداشت عمومی در دانشگاه موناش، میگوید:« بیماران اندومتریوز اغلب توسط پزشکانشان به عنوان بدنهای بارور با تمایلات هیستریک در نظر گرفته میشدند.»
در مطالعهای که در سال ۲۰۱۸ با عنوان «مردان شجاع» و «زنان عاطفی» منتشر شد، محققان به این نتیجه رسیدند که درد تجربهشده توسط زنان اغلب از نظر پزشکی غیرقابل توضیح توصیف میشود، زیرا معمولا هیچ دلیل قابل مشاهدهای برای آن وجود ندارد. در نتیجه، متخصصان مراقبتهای بهداشتی اغلب درد را به دلیل روانی و نه فیزیکی نسبت میدهند. این به دلیل عدم وجود هرگونه شواهد قابل مشاهده یا تشخیصی از بیماری است.
علاوه بر این فرضیه که زنان آستانه درد بالاتری دارند، این فرض نیز وجود دارد که از نظر عاطفی ناپایدارتر هستند. تحقیقات منتشرشده در سال ۲۰۰۱ نشان داد که وقتی افرادی که خود را زن میدانستند با نگرانیهای منطقی از درد مزمن نزد پزشکان خود مراجعه میکردند، احتمال بیشتری داشت که با عناوینی چون «احساسی» توصیف شوند و درد آنها «روانی» و «غیرواقعی» تشخیص داده شود.
مطالعات نشان داده است که در سرتاسر جهان، طول عمر زنان بیشتر از مردان است. با این حال، مطالعات همچنین نشان میدهد که زنان میزان کمتری از زندگی خود را در سلامتی میگذرانند. همانطور که آماندا روگری در بیبیسی فیوچر مینویسد، «زنان نسبت به مردان با احتمال کمتری دردشان درمان میشود، علائمشان جدی گرفته شده و یا تشخیص داده میشود.»
تیلور اولینبار در سن ۲۱ سالگی به دلیل درد شدید و خستگیای که به طور دورهای احساس میکرد به پزشک مراجعه کرد. ۱۵ سال بعد، او اکنون متوجه شده که برخی از شایعترین عوارض جانبی مرتبط با اندومتریوز را تجربه کرده است. تیلور توضیح میدهد: «هشت سال، سه پزشک و دو عمل طول کشید تا بالاخره تشخیص داده شد، میدانم که تشخیص بیماری من را درمان نکرد، اما باعث شد احساس کنم شنیده میشوم و دردم به رسمیت شناخته شده است.»
تیلور در این مساله تنها نبود. تحقیقات انجام شده توسط بیبیسی نشان میدهد که تشخیص این عارضه به طور متوسط هفتسال ونیم طول میکشد. تحقیقات بیشتر نشان داده که ۵۸٪ از مردم بیش از ۱۰ بار قبل از تشخیص اندومتریوز به پزشک مراجعه کردهاند، ۴۳٪ بیش از پنجبار به بیمارستان مراجعه کرده و به ۵۳٪ گفته شده که باید به اورژانس مراجعه کنند.
درد مزمن یکی از علائم کلیدی مرتبط با اندومتریوز است. مشخص شده است که زندگی با درد مزمن شما را مستعد ابتلا به اضطراب و افسردگی میکند. Lone Hummelshoj، مدیر اجرایی انجمن جهانی اندومتریوز میگوید: «خیلی ها تصور میکنند که این درد طبیعی پریود است و باید تحمل کنند، اما مطلقاً اینطور نیست. اگر درد پریود در زندگی روزمره شما مثل مدرسه رفتن، کار و فعالیتهای اجتماعی مانع ایجاد میکند، بنابراین این دردی طبیعی نیست.»
ترجمه و تلخیص شبنم سمیعی
*این نکنه حائز اهمیت است که بیماری اندومتریوز تنها مختص زنان سفیدپوست، سیسجندر و سایر گروههای فرادست نیست. در مقالات آتی به لزوم نگرش اینترسکشنال یا تقاطعی به این مسئله خواهیم پرداخت.