زاگاه- ال سانچز وقتی که پرستار دستانش را گرفت، داشت گریه می کرد. پرستار گفت: « متاسفم، این همیشه برای زنان بسیار سخت است.» اما در آن لحظه، سانچز بخاطر احساسات ناشی از انجام سقط جنین گریه نمیکرد، بلکه گریهاش از درد بود. درد فیزیکی. خیلی زود گریههای او به هقهقی بلند تبدیل شد. هم پرستار و هم دکتری که داشتند عمل را انجام میدادند به نادیده گرفتن هویت جنسیتی او ادامه دادند، اصرارش را نادیده گرفتند، واقعا، حالش خوب بود، و نه، نیازی به حضور دوست پسرش نبود.
سانچز به الوره می گوید: « اولینبار، من اصلا احساساتی نشدم.» در طول دومین سقط خودخواسته جنین، ترکیب نادیده گرفتهشدن هویت جنسیتیام از طرف دکتر و بعد تحمیل این نقشهای جنسی دگرجنسگرایانه باعث شد در آن موقعیت حتی بیشتر از قبل احساس کنم دارند من و هویتم را پاک می کنند، به همین دلیل بود که احساساتی شدم.»
با این حال او در تحمل این موقعیت تنها نیست. پایان خودخواسته بارداری میتواند برای هرکسی دشوار باشد، اما چالشهای منحصر به فردی را برای افراد تراجنسیتی ایجاد میکند که اغلب آگاهانه یا ناآگاهانه از مباحث پیرامون سقط جنین حذف میشوند. عواقب این مساله میتواند زندگی فرد را دگرگون کند. در کشورها و شرایطی که حق پایان خودخواسته بارداری محدود است، پیدا کردن یک پزشک معتمد و دریافت مراقبتهای لازم و شایسته برای افراد ترنسجندر میتواند بسیار دشوار باشد.
وقتی اورین رودریگز اولین سقط جنیناش را انجام میداد، در مورد هویت جنسیتیاش حرفی نزد. « واقعا این موضوعی نبود که بخواهم با دکتر مطرح کنم، به خاطر اینکه به نظر میرسید همهچیز را پیچیدهتر کند.»
از آن زمان رودریگز برای وادار کردن پزشکان و متخصصان برای پذیرفتن هویت جنسیتیاش مبارزه کرده است. پزشکان اغلب در هنگام مواجهه با او از ضمیر اشتباه استفاده میکنند، و در یک مورد وقتی تحت مراقبت قرار داشت، او را «بانوی جوان» خطاب کردند، حتی با وجود اینکه در مدارک پزشکی او ذکر شده بود که او ترنس است.
او میگوید:«درک این مساله بسیار دلسردکننده است که بله من احتمالا در مورد افشا نکردن هویت جنسیتیام در هنگام دریافت خدمات پزشکی، حق داشتم. چون اگر شما به دلیل ترنس بودن، تحت مراقبت پزشکی نباشید، در سایر موقعیتها ارزشش را ندارد که آن را افشا کنید و برایش مبارزه کنید. ای کاش اینطور نبود.»
سانچز هم تجربه ناخوشایند مشابهی با ارائهدهندگان مراقبتهای باروری داشته است. سانچز میگوید به همان اندازه که آنها در این موقعیت احساس عدم راحتی میکنند، نمیتوانند تصور کنند که وضعیت برای ما به عنوان مردان ترنس چقدر دشوار است. ما نباید موانعی ایجاد کنیم که باعث شود افراد نخواهند برای درمان و یا دیگر خدمات مراجعه کنند به این دلیل که نمیخواهند با این پیامدها مواجه شوند.»
جی مادریج هنگام پایان دادن به بارداریاش هنوز نمیدانست که ترنس است، اما اتفاقات بعدی بخش مهمی از مکاشفهاش بود. وقتی او ششمین ماه بارداریاش را پشت سر میگذاشت، متوجه شد که بچه چیزی به نام limb-body wall complex دارد. پشت سر جنین شکل نگرفته بود و ستون فقراتش به سمت راست منحرف بود و دست چپ نداشت. پزشکان گفتند که نوزاد بیش از چند دقیقه در خارج از رحم زنده نخواهد ماند و اگر بخواهد زایمان طبیعی انجام دهد به احتمال زیاد دچار خونریزی خواهد شد.
مادریج میگوید:« نمیخواستم که او فقط دقایق کوتاهی با درد و رنج زندگی را تجربه کند.» او جنین را برای تحقیقات بیشتر اهدا کرد و روند سخت بهبودی آغاز شد. هفتهها پس از آن او هنوز خونریزی داشت و سینههایشان شیر میدادند.
مادریج می گوید:« سینههایم را با باند محکم میبستم. آن موقع فهمیدم که از ظاهرم با سینه صاف خوشم میآید.» خودم را در آیینه با سینههای صاف دیدم و برایم مانند یک تکان شدید بود. درک چیزی، و ترسیدم.
او میگوید:«در فرهنگ غالب چنان تمرکز بیش از حدی بر زنان ترنس وجود دارد که مردم فراموش میکنند مردان ترنس نیز وجود دارند و آنها اغلب در حوزه مراقبتهای بهداشت باروری نادیده گرفته میشوند.»
هنگامی که سقط خودخواسته جنین و مراقبتهای بهداشت باروری بطور گستردهتر- به عنوان مسائل انحصاری زنان سیسجندر در نظر گرفته میشود، چالشهایی را برای تراجنسیتیهایی که تلاش دارند تا مراقبتهای پزشکی کافی و ضروری دریافت کنند، ایجاد میکند.
سانچز نیز شاهد این مساله بوده است. زمانیکه بسیاری از مراکز مراقبتهای بهداشتی باروری به عنوان «مراقبتهای بهداشتی زنان» نامگذاری شده است. این نامگذاریها از بسیاری جهات زنان ترنس را که دارای رَحِم نیستند، نادیده میگیرد و همچنین مردان ترنس و افراد غیرباینری که نیاز به مراقبتهای باروری دارند اما به عنوان زن شناخته نمیشوند را به کلی حذف میکند.
سانچز میگوید:«اگر تلاش میکنید این مبحث را بیطرفانه جلو ببرید، مردم فکر میکنند دارید یک کار سکسیستی انجام میدهید و زنان را کنار میگذارید. اما وقتی ما داریم در مورد مسائل پزشکی یا برابری حرف میزنیم، نباید مردم از جمله زنان سیس را با تواناییشان در تولید مثل یا اعضای بدنشان تعریف کنیم و دیگران را کنار بگذاریم.»
منبع: https://www.allure.com/story/abortion-trans-man-nonbinary-experience