زاگاه- بدن زنان در طول تاریخ و به واسطه فرهنگ مردسالار، جسمی دور از دسترس و کمتر شناختهشده بوده است. این ناشناخته ماندن که توسط سنت، مذهب و فرهنگ حمایت شده در ارتباط با مسائل جنسی سرکوب بیشتری را به دنبال داشته است. اما این جسم ناشناخته که خانواده و قانونگذار برای سرکوبش همدست شدهاند نیازها و همچنین اختلالات خاص خود را دارد. حتی علم پزشکی هم در طول تاریخ در همراهی با مردسالاری بوده است. در دهههای گذشته با به رسمیت شناختن تبعیض جنسیتی، سلامت زنان از نظر روحی و جسمی بیشتر مورد توجه قرار گرفته است. در این میان اختلالات مرتبط با سکشوالیته بدن زنان نیز مورد بررسی قرار گرفتهاند.
واژینیسموس یکی از اختلالاتی است که زنان بسیاری آن را تجربه میکنند درحالیکه ممکن است شناختی از آن نداشته باشند. واژینیسموس نوعی اختلال عملکرد جنسی است. این اختلال زمانی اتفاق میافتد که عضلات واژن به طور غیرارادی یا مداوم منقبض شوند. واژینیسموس در برانگیختگی جنسی تداخلی ایجاد نمیکند اما میتواند باعث درد در حین سکس شود و دخول را دشوار کند. این اتفاق میتواند در زمان دخول، استفاده از تامپون یا هنگام لمس شدن در نواحی اطراف واژن رخ دهد.
زنان مبتلا به واژینیسموس اغلب میگویند که در مواجهه با این اختلال احساس تنهایی میکنند. تصور اینکه چرا چنین است، سخت نیست، چراکه در مورد آشکارسازی شرایط جنسی زنان، همواره انگ و شرم زیادی وجود داشته است. به همین دلیل، به سختی میتوان میزان رواج واژینیسموس در بین زنان را حدس زد. اینکه چند زن در سکوت رنج میکشند و یا بطورکامل از برقراری رابطه جنسی اجتناب میکنند.
شاید دانستن این نکته مفید باشد که طبق مطالعات، واژینیسموس شایعتر از آن چیزی است که حدس میزنید – و اعداد ممکن است حتی بیشتر از آن چیزی باشد که مطالعات نشان میدهند. زنان معمولا در مورد آشکارسازی این اختلال، احساس راحتی نمیکنند و تشخیصهای نادرست پزشکی نیز عامل دیگری است که باعث میشود تا نتوان تخمین درستی از میزان شیوع این اختلال میان زنان داشت. با اینحال برخی از مطالعات نشان میدهند که بین ۵ تا ۱۷ درصد از زنان، واژینیسموس را تجربه میکنند.
واژینیسموس در دو نوع طبقهبندی میشود. واژینیسموس اولیه: زمانی که دخول به واژن امکانپذیر نبوده است. واژینیسموس ثانویه: زمانی که دخول به واژن یکبار اتفاق افتاده اما دیگر امکانپذیر نیست. این اتفاق به طور بالقوه به دلیل عواملی مانند جراحی یا تروما رخ میدهد. اما اختلال واژینیسموس همیشه یک دلیل مشخص ندارد. این مساله میتواند به سوء استفاده یا آزار جنسی، سکس دردناک در گذشته یا عوامل عاطفی مرتبط باشد. در برخی موارد هم ابتلا به واژینیسموس هیچ علت مستقیمی ندارد.
مطالب مرتبط:
سارا زنی است که از اولین تجربه رابطه جنسی متوجه شده مشکلی وجود دارد و درصدد رفع آن برآمده است. «اولینبار که متوجه شدم درگیر این بیماری هستم موقع اولین سکس با پارتنرم بود. همهچیز خیلی خوب بود. در فضای آرام و توام با اعتمادی بودیم. اما وقتی به مرحله دخول رسیدیم متوجه شدیم که عملا غیرممکن است. درد غیرقابل تحملی داشتم. من همان موقعی که این اتفاق افتاد حدس زدم که احتمالا واژینیسموس است چون قبلا درباره این موضوع خوانده بودم و اطلاعات داشتم. با پارتنرم درباره واژینیسموس صحبت کردم و به او گفتم که احتمالا مشکل این است. او گفت که در اینباره اطلاعات دقیقی ندارد اما سعی میکند دربارهاش بخواند و راهی برای حل این مشکل پیدا خواهیم کرد.
در واقع اولینباری که حدس زده بودم چنین مشکلی دارم زمانی بود که سعی کردم از تامپون استفاده کنم. استفاده از تامپون برایم خیلی دردناک بود و درد شدیدی داشت. اما تا زمانی که سکس نداشته باشی نمیتوانی بگویی که واقعا مشکلی هست یا نه.»
زنان در مواجه با واژینیسموس واکنشهای متفاوتی را از سمت شریک جنسی خود تجربه میکنند.
سارا در این باره میگوید: «واقعیت این است که واژینیسموس چیز خاصی را در روابط من تغییر نداد. وقتی که خیلی درگیر این مشکل بودم پارتنر همراهی داشتم که معتقد بود مشکلی نیست و این موضوع را حل خواهیم کرد. وقتی آن رابطه تمام شد به دلیل این که سکس همچنان برایم خیلی دردناک بود با پارتنرهای بعدی قبل از این که بخواهم وارد رابطه جنسی بشوم در مورد این موضوع صحبت میکردم.
واکنش پارتنرهایم به این موضوع توأم با همراهی بود و سعی در حل مشکل داشتند. البته واکنش بدن من در مورد پارتنرهای مختلف متفاوت بود. اما واکنش طرف مقابل همواره حمایتگرانه بود. اما گاهی میبینم زنها میگویند پارتنرشان در مواجه با این بیماری از زور در رابطه جنسی استفاده میکند یا رابطه به این دلیل سرد شده است. واکنشی که من گرفتم البته متفاوت بود.
تجربه من این است که اگر زمان بیشتری به بدنم بدهم احساس درد کمتری را تجربه خواهی کرد.»
واکنش پزشکان نیز همچون واکنش شریک جنسی در مواجهه با واژینیسموس متفاوت است.
«اولین پزشکی که برای این بیماری به آن مراجعه کردم با مسئله واژینیسموس آشنا بود. من با پارتنرم به او مراجعه کردم. واکنش پزشک این بود که «مسئله مهمی نیست، زنهای زیادی با این مشکل مواجه هستند. نگران نباش.»
به دکتر اجازه ندادم من را معاینه کند چون دستگاهی که با آن معاینه میکنند بزرگ است و این پروسه برایم خیلی دردناک بود. پزشک به جای معاینه سونوگرافی داخلی انجام داد.
بعد از سونوگرافی به من گفت که چون امکان سونو وجود دارد پس بدن تو بسته نیست و سکس برای تو ممکن است و این مشکل انقباض عضلات است. او در آن زمان به من راه حلی نداد. پیشنهادش فقط این بود که پوزیشن سکس را تغییر دهیم. اما بلافاصله بعد از دیدن پزشک یک سفر خارجی داشتیم و در این سفر من توانستم سکس داشته باشم. به این نتیجه رسیدم که احتمالا بخشی از مشکل من به دلیل استرسی بود که در تهران و ایران داشتم و وقتی از این فضا خارج شدم مشکل تا حدی رفع شد. ولی پزشکهای دیگر حرفهای عجیبی میزدند.
یکی از آنها به من گفت که ممکن است مشکل به دلیل شکل اندام جنسی باشد و نیاز به جراحی داشته باشی. پزشک خودمم گفت که ممکن است نیاز به یک جراحی کوچک باشد. اما من این کار را انجام ندادم.
هنوز هم سکس برای من کار آسانی نیست و دردناک است. ولی این مشکل را پذیرفتهام و شاید هم امیدی به درمان کامل ندارم.»
واژینیسموس البته اختلال قابل درمانی است. درمان این بیماری عموما شامل آموزش، مشاوره و ورزش است.برای آغاز به درمان اما نیاز به اطلاعات کافی برای تشخیص اختلال و همچنین همراهی و درک اطرافیان خصوصا شریک جنسی برای مشاوره و آموزش است.