زاگاه- ۹ ماه بعد از تصویب قانون منع پایان خودخواسته بارداری در دادگاه عالی آمریکا، پادکست «این زندگی آمریکایی» با چند نفر از زنان بارداری که بعد از تصویب این قانون، تصمیم به پایان دادن به بارداری گرفتند، مصاحبه کرد. در این گفتگوها این زنان از مشکلات قانونی، درمانی و ترسهایشان صحبت کردهاند. اینکه چطور در تلاش برای پایان دادن به بارداری به در بسته خوردند. موقعیتی که تا چندماه پیش از آن هیچ تصوری راجع به آن نداشتند. انتظار کشیدن برای یک قرار ملاقات با پزشک، جمعآوری پول برای سفر به ایالاتی که هنوز امکان سقط جنین در آنها وجود دارد، برنامهریزی سفر و دهها مشکلی که به یکباره گریبان بسیاری از زنان را گرفت. متن زیر خلاصهای است از این قسمت پادکست «یک زندگی آمریکایی» و گفتگو با چند زن از ایالاتی که سقط جنین پس از لغو قانون فدرال «روو» در آنها ممنوع شده است.
همه این زنان میخواستند به بارداری خود خاتمه دهند. آنها از تجربیاتشان حرف میزنند و اینکه موانع مقابلشان بارها باعث شده به این فکر کنند که شاید بهتر است تصمیم خود را عوض کنند. در خلال این گفتگوها زنان به عملکرد «کلینیکهای بحران» اشاره میکنند. اینکه این کلینیکها چطور با انجام بازیهای روانی تلاش میکنند تا زنانی را که تصمیم به سقط جنین دارند منصرف کنند. زنان میگویند که کارکنان این کلینیکها آموزش دیدهاند تا با روشهایی مانند محبت کردن، هدیه دادن و یا اصرار برای نشان دادن عکس سونوگرافی جنین و غیره نظر افراد تغییر دهند.
کای و تیلر هردو تازه فهمیده بودند که باردارند و میخواستند سقط جنین کنند. تیلر ساکن ایالت جورجیا است و زمانی که متوجه شد باردار است، چندهفته از لغو قانون روو توسط دادگاه عالی آمریکا گذشته و ایالت او نیز یکی از ایالتهایی بود که حالا پایان دادن خودخواسته به بارداری در آن ممنوع شده بود. برخی از ساکنین این ایالتها قوانین جدید را به همان وضع پذیرفتهاند. برای تیلر اما وضعیت متفاوت بود. او میخواست که برای حق خود بجنگد. تیلر با سازمان «والدگری برنامهریزیشده» تماس گرفت تا شانس خود را برای دسترسی به سقط جنین امن امتحان کند. اما آنها درخواستش را رد کردند و گفتند دیگر نمیتوانند سقط جنین انجام دهند. سن جنین زیر ۶ هفته بود و تیلر تصمیم گرفت شانساش را در ایالت دیگری امتحان کند. او به ایالت فلوریدا پرواز کرد اما اولین وقت ویزیتی که توانست بگیرد چند هفته بعد بود.
تیلر ۲۷ ساله و سیاهپوست است. او در کالج سینما خوانده و در نهایت در یک شرکت خدمات مالی مشغول بکار شده بود. دوستپسرش در فلوریدا زندگی میکند و در فاصله باقیمانده تا زمان ویزیت دکتر که چند هفته بعد بود، روشهای دیگر سقط جنین از جمله ساکشن را نیز مرور میکرد. او میگوید: «جستجو و خواندن در مورد ساکشن، باعث شد از خودم بپرسم آیا این جنین زنده است یا نه؟ آیا ساکشن به او درد و رنجی وارد میکند؟ فکر میکردم که راه پیشرفتهتری برای پایان دادن به بارداری وجود دارد که آنقدرها هم وحشتناک نیست. و این باعث شد به این فکر کنم که آیا این خیلی وحشیانه و خشن است؟» این موضوع برای تیلر تردید و دودلی به همراه داشت.
دوستپسر تیلر هم در اینباره چندان کمکی به او نمیکرد. تصورش این بود که شاید آمدن بچه باعث صمیمیتر شدن رابطه آنها شود. تیلر اما این تئوری را مسخره میداند. زمانی که تیلر شروع به تحقیق در مورد پایان دادن و یا ندادن به بارداری کرد، بیشتر با افرادی که مخالف پایان خودخواسته بارداری بودند مواجه شد. در میان این جستجوهای اینترنتی، شبی در یک صفحه مخالف سقط جنین، پیامی با این مضمون گذاشت: «سلام من طرفدار حق انتخاب هستم. خیلی در مورد نوبت ویزیت و پایان دادن به بارداریام در هفته آینده تردید دارم. کسی پیشنهاد و مشاورهای دارد؟»
بلافاصله صدها پیام به سمت او روانه شد. از پیشنهاد حمایت مالی تا پذیرفتن سرپرستی بچه. او در یازدهمین هفته بارداریاش قرار داشت و همچنان مردد بود. در نهایت صبح روز قرار، دوست پسرش را ساعت ۶ صبح از خواب بیدار کرد تا بتوانند ساعت ۸ خودشان را به کلینیک برسانند. در طی این زمان آنها در مورد پدر و مادرهایشان، اینکه چگونه و در چه شرایطی بزرگ شدهاند و چطور پدر و مادری برای فرزندانشان میشوند، حرف زدند.
ساعت ۶:۳۰ از دوست پسرش خواست که دیگر راه بیفتند. ساعت ۷ شده بود، ۷:۳۰ و ۸ . تیلر هرگز به کلینیک نرفت. بعدها او از دوست پسرش جدا شد و حالا با بچهاش در جورجیا زندگی میکند.
**
کای در ایالت اوهایو زندگی میکرد. مثل خیلی از زنان دیگر وقتی تست بارداریاش مثبت شد، دوستپسرش او را مجبور کرد تا بارها تست را تکرار کند چون نمیخواست قبول کند که بارداری اتفاق افتاده است.
وقتی کای برای گرفتن وقت ویزیت با کلینیکهای مختلف تماس گرفت، همه به او گفتند که باید چند هفته و بلکه یک یا دوماه صبر کند. کای مطمئن نبود دقیقا چه میخواهد. او میگوید: «دوستپسرم بهم میگفت که مرا حمایت میکند اما برای من روشن نبود که منظورش از این حمایت چیست. وقتی بهش میگفتم میخواهم سقط کنم او میگفت خوبه، وقتی هم که میگفتم نگه میدارم باز هم میگفت خوبه. من نیاز داشتم یک نفر در تصمیمگیری به من کمک کند.»
کای بالاخره موفق شد که به صورت آنلاین از یک کلینیک، وقت سونوگرافی و مشاوره برای سقط جنین بگیرد اما این مرکز زنان در واقع یک مرکز بارداری بحران بود. مراکزی که کارکنان آن بطور ویژه آموزش دیدهاند تا مردم را از سقط جنین منصرف کنند. کای البته از این مساله بیاطلاع بود. او به آنجا رفت تا پاسخ یک سوال را بگیرد: آیا اصلا میتوانست در اوهایو سقط جنین انجام دهد؟
مراکز بارداری بحران گاهی اوقات اطلاعرسانی به افراد را با تاخیر انجام میدهند، یا درباره سن جنین و سایر مسائل، اطلاعات نادرست در اختیار مراجعان قرار میدهند تا زمانی که دیگر امکان سقط جنین از بین برود. اینها را پزشکان از بیماران متعددی که پس از مراجعه به مراکز بارداری بحران به آنان مراجعه میکنند، شنیدهاند. برای کای اما این اصرارها نتیجه معکوس داشت. او از طریق اینترنت سازمان Aid Access را پیدا کرد. سازمانی مستقر در اروپا که به تمام ۵۰ ایالت آمریکا، حتی ایالاتی که پایان خودخواسته بارداری در آنها ممنوع است، قرص ارسال میکند.
او احتیاج داشت بداند که برای پایان دادن به بارداری چقدر زمان دارد. بنابراین برای یک آزمایش دیگر به مرکز بارداری بحران برگشت. او با چندتن از کارمندان حرف زد و آنها گفتند حتی اگر بتوانند یک نفر را از انجام سقط جنین منصرف کنند، راضی هستند چون «نجات جان» را وظیفه خود میدانند.
پس از انجام سونوگرافی، کای متوجه شد که سن جنین ۶ هفته و چند روز است و او در همان مراجعه اولیه به کلینیک میتوانست درجا جنین را سقط کند. اما حالا باید در انتظار رسیدن قرصهای سقط جنین که دستکم یکماه طول میکشید میماند و در زمان دریافت قرصها، بیش از ۱۰ هفته از بارداری او میگذشت. در حالی که بنابر توصیه سازمان داروی آمریکا، قرصهای سقط جنین بهتر است تا پیش از ده هفتگی مصرف شوند. قرصهای کای زمانی که او در هشتهفتگی بود به دستش رسید. وقتی آنها را مصرف کرد، درد بیش از آن چیزی بود که تصورش را داشت. وضعیت برایش بهشدت ترسناک بود، به دلیل قوانین جدید، او میترسید که با پزشک تماس بگیرد.
کای میگوید: «خیلی درد داشتم. خونریزی داشتم. به خودم گفتم یک دوش بگیرم. یادم میآید که خیلی گرم بودم. چراغ حمام را روشن کرده بودم و در بسته بود. احساس میکردم از شدت گرما دارم میسوزم. تنها کاری که میتوانستم برای کاهش درد انجام دهم، یک دوش آب گرم بود. به خودم میگفتم اگر دوش هم کمکی نکند، چه کنم؟ اما به محض اینکه زیر دوش رفتم، احساس آرامش فوقالعادهای کردم.» حالا کای دیگر حامله نبود.
کای و تیلر اگر فقط چندهفته زودتر باردار شده بودند، میتوانستند بدون هیچ مشکلی در سریعترین زمان ممکن به بارداری خود خاتمه دهند. نه ماه پس از لغو قانون فدرال روو، قوانین مربوط به سقط جنین در بسیاری از ایالتها از جمله اوهایو چندینبار تغییر کرده است. در اوهایو، دادگاه ایالتی ممنوعیت سقط جنین را رد کرد و با دستوری موقت، سقط جنین را تا ۲۲ هفتگی همچنان در این ایالت قانونی اعلام کرد. اما قرصهای سقط جنین ممکن است به دلیل تصمیم یک قاضی فدرال در تگزاس، به زودی با شرایط سختتری دسترسپذیر باشند و احتمالا در آینده در سایر ایالتها هم دسترسی به قرصهای سقط جنین دشوارتر خواهد شد.
بیشتر بخوانید:
از طرف دیگر پیش از لغو قانون روو، اکثر موارد پایان خودخواسته بارداری، در سه ماهه اول بارداری اتفاق میافتاد اما حالا به دلیل صفهای طولانی کلینیکها در ایالاتی که سقط جنین هنوز در آنها قانونی است و زمان طولانی انتظار برای رسیدن قرصهای سقط جنین از طریق پست، بسیاری از زنان ممکن است زمان طلایی خود برای پایان دادن کمریسک به بارداری را از دست بدهند.
پزشکان میگویند که زنان زیادی را میبینند که در سه ماهه دوم بارداریشان به دنبال پایان دادن به آن هستند. یک خط تلفن به نام خط تلفن سقط جنین برای کمک به افرادی که در خانه قرصهای سقط جنین مصرف میکنند، راهاندازی شده است و تماسهای دریافتی توسط این خط، از طرف افرادی که در سه ماهه دوم بارداریشان هستند و میخواهند با قرص، جنینشان را سقط کنند بسیار زیاد است.
پزشکان میگویند انتظار طولانیمدت برای دریافت قرصها از طریق پست باعث میشود در خیلی از موارد قرصها زمانی به دست زنان برسند که آنها در هفته ۱۶ یا حتی ۲۰ بارداری هستند. با اینکه قرصها بعد از هفته دهم بارداری همچنان بیخطرند، اما ممکن است عوارضی به دنبال داشته باشد. بسیاری از زنان میگویند میترسند که اگر به پزشک مراجعه کنند و یا خدمات درمانی بگیرند، بازداشت شوند.
زنان دیگری نیز در این شماره پادکست صحبت کردهاند، دختر هفدهسالهای که برای پایان دادن به بارداری ناچار بود از ایالت اوکلاهاما به نیومکزیکو سفر کند یا زن دیگری که نمیتواند از تصمیم خود برای خاتمه دادن به بارداری، با خانوادهاش صحبت کند. برخی از زنان برای رسیدن به کلینیک ناچار شدهاند در مسیرهای ۱۲ساعته رانندگی کنند. زنان بسیاری نیز که اغلب مهاجرند میترسند در مورد بارداری خود حرف بزنند چون نگرانند که در صورت پایان دادن به آن، به عنوان مجرم با آنان برخورد شود و گزارش شوند.
برخی از زنان ساکن در ایالاتی که سقط جنین در آنها ممنوع شده، طی این مدت فرصت داشتهاند تا به این موضوع فکر کنند. اینکه چه بر سرشان آمده است؟ چگونه این قوانین بر زندگیشان تاثیر گذاشته است؟
یک زن در میسیسیپی میگوید که سقط جنین میتوانست زندگی او را نجات دهد اما قوانین مانع از آن شد. او به بیماریای مبتلا بود که حاملگی میتوانست جانش را به خطر بیاندازد. زنی در تگزاس میگوید که این تجربه باعث شد خشمش نسبت به مردان بیشتر شود. یک زن دیگر در تگزاس میگوید که قوانین ضد سقط جنین در ایالت آنقدر تهدیدکننده به نظر میرسند که او حتی نمیخواست باردار بودنش را در فرم استاندارد پزشکی بنویسد تا مبادا گزارش شود.
احتمالا بهزودی بسیاری از مردم به اینکه صدها مایل سفر کنند و برای خاتمه دادن به بارداری از این ایالت به آن ایالت بروند، عادت میکنند. سقط جنین در خانه یا در سه ماهه دوم بارداری به امری طبیعی تبدیل خواهد شد. اما آنچه عادی نخواهد شد به مخاطره افتادن سلامت و جان زنان در پی تصویب این قوانین است. زنانی که حتی صدایشان شنیده نمیشود؛ زنان کارگر، زنان مهاجر، زنان طبقات فرودست که از پس هزینه سفرهای بین ایالتی برنمیآیند و ناچارند در خانه و بدون نظارت پزشک، خودشان دست به کار پایان دادن به بارداری شوند.
مترجم: آذین مهاجرین